رمان خارجی - فرانسه

تهوع

(La Nausee)

بهترین کار این است که رویدادها را روز به روز نوشت. دفترچه خاطراتی داشت تا همه‌چیز را به روشنی دید. نباید چیزهای جزئی و پیشامدهای کوچک را از قلم انداخت، حتی اگر پیش پا افتاده به نظر برسند؛ به خصوص باید طبقه‌بندی‌شان کرد. باید بگویم این میز را، خیابان و مردم، یا بسته توتونم را چطور می‌بینم، چون این‌ها هستند که تغییر کرده‌اند. باید به دقت وسعت و ماهیت این تغییر را مشخص کرد.

چشمه
9786002298881
۱۳۹۷
۲۵۲ صفحه
۲۶۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ژان پل سارتر
صفحه نویسنده ژان پل سارتر
۳۶ رمان سارتر روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ به دنیا آمد. پدرش ژان باپتیست سارتر (۱۸۴۷-۱۹۰۶) افسر نیروی دریایی فرانسه بود و مادرش آنه ماری (۱۸۸۲-۱۹۶۹) دخترعموی دکتر آلبرت شوایتزر معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. پانزده ماهه بود که پدرش به علت تب زرد از دنیا رفت. پس از آن مادرش به نزد والدینش بازگشت. پدربزرگش چارلز شوایتزر یکی از عموهای آلبرت شوایتزر در مدرسه به آموزش زبان آلمانی اشتغال داشت. ژان در خانه زیر نظر او و چند معلم خصوصی دیگر تربیت ...
دیگر رمان‌های ژان پل سارتر
بودلر
بودلر در این کتاب با دو تن از تأثیرگذاران بر ادبیات فرانسه آشنا می‌شویم، یکی شارل بودلر شاعر قرن نوزدهم و دیگری ژان پل سارتر، نویسنده، فیلسوف، نمایشنامه‌نویس و روشنفکر متعهد قرن بیستم. تجزیه و تحلیلی که در این کتاب صورت گرفته نه روانشناسانه است و نه زیباشناسانه، نگاه سارتر به نامه‌ها، شعرها، شِکوه‌ها و مبالغه‌های بودلر است. نگاه ژان پل ...
نکراسوف
نکراسوف زندگی وحشی است در تئاتری که آتش گرفته. همه به دنبال در خروجی می‌گردند، هیچ‌کس هم پیدایش نمی‌کند، همه یکدیگر را هل می‌دهند، بدبخت آن‌هایی که به زمین می‌افتند: بلافاصله لگدمال می‌شوند. سنگینی چهل میلیون فرانسوی را که روی پوزه‌تان راه می‌روند حس نمی‌کنید؟ روی پوز من راه نمی‌روند. من تمام کسانی را که دور و برم بوده‌اند لگدمال کرده‌ام، ...
زنان تروا
زنان تروا آندروماک: از چه می‌نالی؟ این سیه‌بختی از آن من است. هکوب: از آن ماست! آندروماک: نه. هکوب: مگر شما فرزندان من نیستید؟ آندروماک: فرزندان تو بودیم. هکوب: من سوگوار همه پسرانم هستم. آندروماک: و من سوگ «هکتور» را دارم و بس. هکوب: من بر شهرمان که در آتش می‌سوزد می‌گریم. آندروماک: من بر شهر «هکتور» می‌گریم. هکوب: بر خانه شاهانه. آندروماک: بر خانه‌ای که در آن زن شدم و آستیاناکس ...
دوزخ
دوزخ این مجسمه این‌جاست، هر وقت نگاش می‌کنم می‌فهمم که توی جهنم هستم. همه چیز از قبل پیش‌بینی شده‌س. هیچ‌وقت باور نمی‌کردم که چه حرف‌هایی درباره این‌جا می‌زدن... جهنم پر از وسایل شکنجه‌س، یادتونه؟ ولی جهنم دیگرانند... جهنم شما هستید...
اگزیستانسیالیسم نوعی امانیسم است
اگزیستانسیالیسم نوعی امانیسم است نوشته پیش ‌رو، سخنرانی مشهور سارتر است، با عنوان اگزیستانسیالیسم نوعی امانیسم است. او در این سخنرانی که در سال 1945 در پاریس ایراد شد تلاش می‌کند تا مفاهیم بنیادین اگزیستانسیالیسم را به زبانی ساده توضیح دهد. این سخنرانی بعد از انتشار کتاب دشوار هستی و نیستی (وجود و عدم) بود و در حقیقت مانیفست اگزیستانسیالیسم به‌ شمار می‌آید.
مشاهده تمام رمان های ژان پل سارتر
مجموعه‌ها