رمان خارجی - روسیه

آناکارنینا

داستان از جایی شروع می‌شود که زن و شوهری به نام‌های استپان و داریا با هم اختلاف دارند. آناکارنینا خواهر استپان است و از سن‌پترزبورگ به مسکو، خانه برادرش، می‌آید و اختلاف زن و شوهر را حل می‌کند. اما حضور او در مسکو باعث به وجود آمدن ماجراهای اصلی رمان می‌شود و آناکارنینا را به مسیری دیگر می‌کشاند...

مهدی کریمی
9786002533944
۳۸۶ صفحه
۷۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
لئو تولستوی
صفحه نویسنده لئو تولستوی
۵۵ رمان لئو نیکلایویچ تولستوی (به روسی: Лев Никола́евич Толсто́й)، نویسنده و فعال سیاسی اجتماعی روس. زادروز وی (۹ سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی) در یاسنایا پالیانا[۳] از توابع تولا است . تولستوی در روز (۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ میلادی) درگذشت و در زادگاه خویش به خاک سپرده شد. تولستوی یکی از مشهورترین نویسندگان و بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ روسیه است. رمان‌های جنگ و صلح و آنا کارنینا جایگاه او را در بالاترین ردهٔ ادبیات داستانی جهان تثبیت کرده‌اند. لئو نیکلایوویچ تولستوی به‌حدی در کشورش مشهور ...
دیگر رمان‌های لئو تولستوی
کودکی و نوجوانی
کودکی و نوجوانی نوجوان می‌خواهد کودکی خود را پشت سر بگذارد و از بزرگترها تقلید کند و نکته‌هایی را که از معلمان خود شنیده، یا در کتاب‌ها خوانده، به زبان بیاورد و در میان آدم‌های بزرگ جایی برای خود باز کند.
آناکارنینا 2 (2 جلدی) گالینگور
آناکارنینا 2 (2 جلدی) گالینگور الکسی الکساندرویچ با خود گفت: بنابراین، مسائل مربوط به احساسات او و از این قبیل مربوط به وجدان اوست که من حق دخالت در آن را ندارم. وظیفه من به روشنی مشخص است. من رئیس خانواده‌ام و باید او را هدایت کنم و از این لحاظ تا اندازه‌ای مسئوولم، وظیفه دارم خطری را که مشاهده می‌کنم به او نشان دهم، ...
شاهکارهای کوتاه تولستوی 3 (سعادت خانوادگی و داستان‌های دیگر)
شاهکارهای کوتاه تولستوی 3 (سعادت خانوادگی و داستان‌های دیگر) غم و قصه تنهایی و به طور ساده، احساس دلتنگی قبل از پایان زمستان به پایه‌ای رسید که حتی از اتاقم خارج نمی‌شدم، دست به پیانو نمی‌زدم و کتابی به دست نمی‌گرفتم، وقتی که کاتیا توصیه می‌کرد با کاری خود را سرگرم کنم، جواب می‌‌دادم: ((دلم نمی‌خواهد، نمی‌توانم)) ولی دلم ندا می‌داد چرا؟ چرا هنگامی که بهترین ایام زندگی من ...
جسد زنده
جسد زنده پیشخدمت: بفرمایید اینجا! اینجا کسی مزاحم نمی‌شود. کاغذ را الساعه می‌آورم. ایوان پطروچ: پروتاسوف، اجازه هست داخل شوم؟ فدیا: (جدی) بفرمایید. اما من کار دارم و... می‌خواهی، بیا تو!
مرگ ایوان ایلیچ
مرگ ایوان ایلیچ مرگ ایوان ایلیچ چکیده‌ای از فلسفه تولستوی و بازتابی از کمال اخلاقیات او پس از تجدیدنظرهای فکری عمیق است. تولستوی عقیده دارد که زندگی قهرمان داستان ساده‌ترین، عادی‌ترین و در نتیجه وحشتناک‌ترین نوع زندگی بوده است. زندگی ایوان می‌تواند زندگی هر انسان دیگری باشد و به بیان دیگر بسیاری از انسان‌ها شباهت‌های زیادی به او دارند.
مشاهده تمام رمان های لئو تولستوی
مجموعه‌ها