رمان خارجی

لغت‌فروش (داستان نویسندگان زن جهان) مجموعه داستان

فورا زندانی‌اش را نزد نامزد انتخابات برد و همان‌‌طور که لوله تفنگ را به پشت گردن دختر فشار می‌داد به کلنل گفت: «این جادوگر را برای‌تان آوردم تا لغت‌هایش را پس بگیرید . مردانگی‌تان را به شما بازگرداند، کلنل.»

هنوز
9786229547540
۲۵۶ صفحه
۹ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
1 چهارشنبه بی‌تفاوت (17 داستان کوتاه) مجموعه داستان
1 چهارشنبه بی‌تفاوت (17 داستان کوتاه) مجموعه داستان این مجموعه شامل 17 داستان کوتاه از نویسندگانی چون وولفگانگ بورشرت، ایلزه ایشینگر، زیگفرید لنتس، هاینریش بل و برتولت برشت است که گردآورنده آن‌ها را به پنج دسته تقسیم کرده. همچنین مقالاتی هم درباره تئوری داستان کوتاه آمده است. در پایان هم منابع داستان‌ها و مقالات ذکر شده است. این کتاب از مجموعه کتاب‌هایی است که در کارگاه‌های داستان‌نویسی آلمان ...
اشتیاق (مجموعه‌ای از بهترین داستان‌های آمریکایی و کانادایی)
اشتیاق (مجموعه‌ای از بهترین داستان‌های آمریکایی و کانادایی) داستان‌هایی که در این کتاب آمده، از میان دو مجموعه بهترین داستان‌های کوتاه آمریکایی سال 2005 و داستان‌های برنده جایزه اهنری سال 2006 انتخاب شده‌اند.
تنهایی (داستان‌هایی کوتاه از برتراند راسل و دیگران) مجموعه داستان
تنهایی (داستان‌هایی کوتاه از برتراند راسل و دیگران) مجموعه داستان زن صاحب‌خانه در حالی که پشتش را به ظرف‌شویی تکیه می‌داد، شروع به گله‌گذاری از دشواری‌های زندگی کرد. مشکلاتی را که خانم لاری بر می‌شمرد برای زن خدمتکار قابل درک نبود. از نظر خانم وات مشکلات زن صاحب‌خانه به شکلی نبود که جای گله و شکایت باقی بگذارد. خانم لاری شوهرش را که تاجر متمکنی بود، چند سال پیش از ...
ندای وظیفه
ندای وظیفه مجموعه حاضر که از داستان‌های کوتاه پلیسی - جنایی تشکیل شده است، می‌کوشد آثار روز دنیا در این ژانر را که از ژانرهای همواره محبوب داستان دوستان بوده، به مخاطبان ارائه دهد. جذابیت و هیجان نهفته در این گونه ادبی و رویارویی خلافکاران زیرک و کارآگاهان کارکشته، خواننده را تا پایان با خود همراه می‌کند و کوشش برای یافتن پاسخ پرسش ...
به انتخاب مترجم (داستان‌های گزیده) مجموعه داستان
به انتخاب مترجم (داستان‌های گزیده) مجموعه داستان ایوانف ورقه‌ای از صابون اضافی را با پشت تیغ گرفت و ادامه داد: رفیق شمارو خیلی خوب یادمه. متاسفم که دوست ندارم اسم‌تون رو به زبون بیارم. یادمه چطور تقریبا شش ماه پیش تو خارکف ازم بازجویی کردین.دوست عزیز امضاتونم یادمه... اما خب همین‌طور که می‌بینین هنوز زنده‌ام.
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها