رمان خارجی

فضاهایی برای عبور (از حال‌ها و هواهای تازه در داستان) مجموعه داستان

کتاب حاضر دربردارندة مجموعه داستان‌های کوتاه و روایت‌های مختلفی از نویسندگانی چون: «جان آپدایک»، «راسل ادسون»، «مارگارت اتوود»، «رولان توپور»، «دیو اگرز»، «خولیو کورتاسار»، «هانری میشو» و ...، با عنوان‌های «خیلی زود به آرامش می‌رسی»، «فضایی برای عبور»، «کوه از کاه»، «حسّ خون»، «کاسه در دست»، «در مجاورتی مدید»، و ... است. لازم به ذکر است در پایان کتاب، بیوگرافی مختصری به همراه معرّفی آثار نویسندگان داستان‌ها آورده شده است.

9786229589144
۱۱۰ صفحه
۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
جمعی از نویسندگان
صفحه نویسنده جمعی از نویسندگان
۲۸۸ رمان ...
دیگر رمان‌های جمعی از نویسندگان
نامه‌های عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسارس (خطاب به عشق)
نامه‌های عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسارس (خطاب به عشق) بیش از نیم قرن باید می‌گذشت تا مکاتبات عاشقانه نویسنده‌ای بزرگ و بازیگری مشهور منتشر شود و خبرش به گوشه و کنار جهان برسد. کاترین کامو در سال 1979 این نامه‌ها را از ماریا کاسارس تحویل می‌گیرد تا بعد از نیم قرن در انتشار گالیمار منتشر شود. بی‌راه نیست اگر بگوییم که این نامه‌ها را می‌توان مانند یک «رمان» خواند ...
داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز
داستان‌های خوب برای پسران بلندپرواز مجموعه‌ای الهام‌بخش درباره مردان معروف و نه چندان معروف از گذشته تا به امروز که کوشیدند تا با شفقت و گذشت و خودباوری دنیا را جای بهتری کنند.
تماس
تماس هدف داستان‌های برنده جایزه ا هنری، تقویت ژانر داستان کوتاه است. کتاب حاضر شامل 14 داستان از 20 داستان کوتاه مجموعه داستان‌های جایزه ادبی ا هنری 2008 است.
رقص روی سنجاق (مجموعه 63 داستان کوتاه کوتاه)
رقص روی سنجاق (مجموعه 63 داستان کوتاه کوتاه) او ملکه 1 دنیای کهنه و قدیمی بود که اجدادش را با گیوتین در مرکز پاریس گردن زده بودند و من 1 تیرباران شده cracow طراح مد تازه به دوران رسیده بودم که اجدادم در حول و حوش شهر کراکو بودند. اما گور پدر این چیزها، مهم این بود که عاشق هم بودیم...
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا)
سگی که می‌خواست خورشید باشد (به همراه 13 قصه دیگر از مردم آسیا) روزی بود و روزگاری. مرد جوانی بود که با مادر پیرش توی دهی زندگی می‌کرد. با این که این مادر و فرزند از طایفه برهمن‌ها بودند،‌ از مال دنیا چندان بهره‌ای نداشتند. دار و ندارشان فقط یک کلبه کوچک بود و یک وجب زمین که تویش سبزی می‌کاشتند. بزرگ‌ترین آرزوی مادر این بود که پسرش زن بگیرد. سن و سالش ...
مشاهده تمام رمان های جمعی از نویسندگان
مجموعه‌ها