۱۸ رمان
مصطفی مستور در ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۶۷ در رشتهی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغالتحصیل شد و دوره كارشناسی ارشد را در رشتهی زبان و ادبيات فارسی در دانشگاه شهيد چمران اهواز گذراند.وی هم اکنون ساکن اهواز میباشد.
مصطفی مستور نخستین داستان خود را با عنوان دو چشمخانه خیس در سال ۱۳۶۹ نوشته و در همان سال در مجلهٔ کیان به چاپ رساند. وی نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان ...
زیر نور کم (مجموعه کامل داستانهای کوتاه 1371 تا 1395) مجموعه داستان
حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه میکنم، احساس میکنم هر کدام از آنها عکسهای واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آنها را نوشته است. اگر جسمانیت ما را دوربینهای عکاسی زیر نور کافی به تصویر میکشند، باری ابزار عکاسی روح، به گمانم، کلمات است. بدینگونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است ...
من دانای کل هستم
وقتی پدر الیاس مرد چه خبر ناگهانیای بود. انگار هزار نفر مرده بود. کسی نمیمرد آن روزها، انگار. فقط پدر الیاس مرد. بس که پیر بود. انگار نباید میمرد. وقتی غلامسگی طوبا را بیسیرت کرد چه کار زشتی کرد غلام. انگار هزار دختر را. روزنامهها انگار خبر نداشتند چاپ کنند، خبر غلام را چاپ کردند. و ما انگار بلیت بختآزمایی ...
رساله درباره نادر فارابی
کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و میشد رفت پشت آن ایستاد. کاش دنیا در خروجی داشت که میشد از آن بیرون زد و رفت توی حیاط پشتی آن و دراز کشید و خوابید یا در بیخیالی محض دستها را توی جیب گذاشت و سوت زد یا در تنهایی مطلق نشست و سیگار کشید و قهوه خورد. کاش ...
عشق و چیزهای دیگر
پرستو برای من مثل نان بود. مثل متفورمین و انسولین بود برای بیمار دیابتی. من نه فقط پرستو که هر چیز مربوط به او را هم دوست داشتم. پرهام، برادرش، را هم بیشتر از همه دوازده سالههای دنیا دوست داشتم. مادرش، ناهید خانم، را مثل مادر خودم دوست داشتم، پدرش، آقای خسروی، دبیر بازنشسته زیستشناسی را خیلی دوست داشتم، آنقدر ...