رمان خارجی

40 قانون عشق

(The forty rules of love)

سنگ کوچکی که در دستتان است را آرام به آب می‌اندازید که شاید دیده نشود. ظاهرا تاثیر آن صدا و موج کوچکی در آب به وجود می‌آید. شکافی که سنگ در رودخانه به وجود می‌آورد چیزی را تغییر نمی دهد بلکه تکان کوچکی است در کنار تغییرات دیگر اما زمانی که یک فرد سنگدل به دریا بزند تغییر آن تا مدت زیادی دیده می شود و دیر به آرامش می رسد.

شهاب یوسفی
9786007399583
۱۳۹۸
۴۵۲ صفحه
۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
الیف شافاک
صفحه نویسنده الیف شافاک
۳۶ رمان الیف شفق یک نویسنده ترک‌تبار است. وی رمان‌هایی به انگلیسی و ترکی و فرانسوی منتشر کرده است. شفق دو رمان به انگلیسی نوشته است که بخاطر اشاره به نسل‌کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام‌زاده استانبول (The Bastard of Istanbul) از سوی دادگاه‌های ترکیه به جرم "اهانت به ترک بودن" متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او ...
دیگر رمان‌های الیف شافاک
شپش پالاس
شپش پالاس الیف شافاک نویسنده‌ی ترک‌تبار در استراسبورگ به دنیا آمد. کودکی و جوانی‌اش را در آنکارا، مادرید، عمان، کلن، استانبول، بوستون، میشیگان و آریزونا گذراند. در رشته‌ی روابط بین‌الملل از دانشگاه فنی خاورمیانه فارغ‌التحصیل شد. فوق لیسانسش را در رشته‌ی مطالعات زنان همان دانشگاه و دکترایش را در حوزه‌ی علوم سیاسی خواند. شافاک درباره‌ی فکر اولیه‌ی نوشتن رمان شپش پالاس می‌گوید: «می‌دانید ...
ناپاک‌زاده استانبول
ناپاک‌زاده استانبول «سحرآمیز، شگفت‌انگیز، مبهوت‌کننده... در چند صفحه آخر از فرط ناباوری نمی‌توانید نفس بکشید.» آسیه کازانچی با اقوام دورش در استانبول زندگی می‌کند. به خاطر یک نفرین مرموز خانوادگی، همه مردان کازانچی در اوایل چهل سالگی می‌میرند، بنابراین خانه زنانه است: زلیخا، مادر زیبا و سرکش آسیه که یک دکان خالکوبی را می‌گرداند؛ بانو، که به تازگی پی برده که یک ...
شرافت
شرافت مادرم دو بار از دنیا رفت. به خودم قول دادم تا اجازه ندهم داستان او فراموش شود... پمپه و آدم توپراک ترکیه را به قصد لندن ترک می‌کنند. در آنجا زندگی جدیدی برای خانواده‌شان می‌سازند. ولی سنت‌ها و عقاید کشورشان با آن‌ها همراه می‌شود. این عقاید و سنن که در خونشان جاری است، به فرزندانشان، اسکندر و اسما می‌رسد. فرزندان خانواده ...
شمعدانی
شمعدانی شمعدانی، دختربچه‌ای باهوش و کنجکاو است که کتاب خواندن را خیلی دوست دارد. او با خودش فکر می‌کند که فهماندن بعضی چیزها برای بزرگترها چقدر سخت است. یکی از چیزهایی که شمعدانی خیلی دوست دارد کتاب اطلسی است که پدرش برای او خریده و همیشه آن را همراه خود دارد. در اطلس تصویر کشورهایی را می‌بیند که خیال دارد در ...
دختری که اسمش را دوست نداشت
دختری که اسمش را دوست نداشت در یک شهر بزرگ، توی کوچه‌ای دلباز، در طبقه سوم آپارتمانی آبی رنگ، دختربچه‌ای زندگی می‌کرد. موهایش تابستان زرد رنگ می‌شد و پاییزها به قهوه‌ای مایل به سرخی درمی‌آمد. عاشق کتاب خواندن، موزیک گوش کردن، فیلم دیدن، نقاشی، توپ بازی، طناب بازی، پختن کیک شکلاتی، فرنی و شربت آبلیمو بود اما یک چیز مهم بود که هیچ دوست نداشت: اسمش!
مشاهده تمام رمان های الیف شافاک
مجموعه‌ها