این اصطلاح ابلهانه است: صفحه را ورق بزن. چون از زندگی کتابی می‌سازد که باید به آرامی زیر نور چراغ آن را خواند، حال آن که از این کتاب چیزی نمی‌توان دید، حتا عنوانش را هم نمی‌شود خواند، چون آدم خودش توی آن است و قلبش پر از مرکب، قلبی با تاروپودی ظریف و رها شده. چه کسی می‌تواند صفحه ای را که داریم می‌خوانیم ورق بزند. چه کسی می‌آید کتابی را بخواند که آدم خودش در آن است.
ترجمه پرویز شهدی
۳ نفر این نقل‌قول را دوست داشتند
hedgehog
‫۸ سال و ۸ ماه قبل، سه شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۳:۲۸
Ali
‫۸ سال و ۸ ماه قبل، چهار شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۲۰:۴۵
jhamid93
‫۸ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۹