افرادی وجود دارند که در خاک مدفونشان میکنیم
اما قلبِ ما کفنِ کسانی میشود که
علاقهی خاصی به آنها داریم.
خاطراتِ آنها هر روز با تپشِ قلبِ ما در هم میآمیزد
با هر نفس به آنها میاندیشیم
و بر اساسِ قانونِ مهرآمیزِ تناسخِ روحی که خاصِ عشق است
در وجودِ ما زنده میمانند.
روحی در روحِ من زندگی میکند.
اگر کارِ نیکی انجام دهم یا سخنِ دلنشینی بگویم
این روح هم صحبت میکند و واردِ عمل میشود.
بهسانِ عطری که زنبق از خود در فضا میپراکند و عطرآگینش میکند
سرچشمهی نیکیهای وجودِ من هم در آن گور است.