در تختخواب چپ و راست میغلتید و تنها بیخوابی با او بیدار بود. مغازه خودکشی ژان تولی
ژان تولی
«تبریک میگم عزیزم، یک سال از عمرت کمتر شد.» مغازه خودکشی ژان تولی
«زندگی همینه که هست. اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهٔ کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهٔ پُرِ لیوان رو ببینیم. حالا اون تفنگ و طناب رو پس بده. حالی که تو این لحظه توشی پُرِ استرس و درده؛ مغازه خودکشی ژان تولی
در ضمن همونطور که همیشه میگم، “شما فقط یکبار میمیرید، پس کاری کنید که اون لحظه فراموشنشدنی باشه.” » مغازه خودکشی ژان تولی
بابا، چرا به جای لعنت فرستادن به تاریکی یه چراغ روشن نمیکنی؟ مغازه خودکشی ژان تولی
همیشه واسهی هر چیزی یه راهحل وجود داره، هیچوقت نباید ناامید بشیم مغازه خودکشی ژان تولی
زندگی همینه که هست، اگه سخت بگیری، اونم بهت سخت میگذرونه. این ماییم که بهش ارزش میدیم. با همهی کمبودهایی که این دنیا داره، زیباییهای خودش رو هم داره. نباید از زندگی زیاد انتظار داشته باشیم. نمیشه باهاش جنگید! بهتر اینه که نیمهی پر لیوان رو ببینیم مغازه خودکشی ژان تولی
… «مجبورش میکنیم اخبار تلویزیون رو نگاه کنه تا روحیهش خراب بشه، ولی مثلا اگه هواپیمایی با دویست و پنجاه مسافر سقوط کنه و دویست و چهل و هفت نفرشون هلاک بشن، فقط تعداد بازماندههارو یادش میمونه.» ادای آلن را در میآورد. "وای مامان، زندگی چقدر شگفتانگیزه. سه نفر از آسمون افتادند پایین و زنده موندند… مغازه خودکشی ژان تولی
آدم وقتی لبخند یه بچه رو میبینه رو میبینه، قلبش آروم میگیره مغازه خودکشی ژان تولی
ما همیشه با محصولات طبیعی و حیاتوحش مشکل داشتیم. از قورباغههای طلایی بگیر تا افعی و عنکبوت سیاه! میدونید چیه؟ مشکل اینه که مردم بهقدری تنهان که حتا وقتی این موجودات زهردار رو هم به اونها میفروشیم، باز جذبشون میشن. عجیب اینکه این موجودات هم همون حس رو دارند و نیششون نمیزنند مغازه خودکشی ژان تولی