سرانجام در یک روز شاد و روشن،نتیجه میگیرم که زندگی لایه ای دیگر ندارد همین است که هست، چرا نگران آن باشم؟ و آن را میپذیرم. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
بریدههایی از رمان ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
نوشته پائولو کوئیلو
زندان هرگز زندانی را تربیت نمیکند فقط به او میاموزد که جنایتهای بیشتری انجام دهد ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
اگر همه آدمها میتوانستند جنون درونی خود را بشناسند و با آن زندگی کنند، جهان بدتر از این میشد؟ نه، آدمها مهربانتر و شادتر بودند. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
واقعیت چیزیه که اکثریت مردم بهش اعتقاد دارند، اما لزوما بهترین یا عاقلانهترین نیست، اما چیزیه که در برابر نیازهای جامعه پذیرفته شده است. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
وقتی کنار دیگران هستیم و آنها چیزی نمیگویند، موقعیت آزار دهنده و غیر قابل تحمل پیش میآید. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
دیوانگی یعنی نتونی درباره افکارت با دیگران ارتباط برقرار کنی. مثل این میمونه که توی یک کشور خارجی باشی، میتونی ببینی و بفهمی در اطرافت چی میگذره، اما نمیتونی بگی چی لازم داری یا کمک میخوای، چون زبانی که آنها صحبت میکنند را بلد نیستی. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
هر کس که در دنیای خودش زندگی میکند دیوانه است. منظورم آدم هایی هست که با دیگران فرق دارند. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
مردم همواره تمایل دارند به دیگران کمک کنند چون در این صورت است که احساس میکنند از آنچه که در واقعیت هستند بهترند. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
زندگی همواره مترصد یافتن لحظه ای مناسب برای عمل کردن است. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
من واقعی چیست؟
همان چیزی که تو هستی نه آن چیزی که دیگران از تو میسازند ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
هرکسی خصوصیات جنسی جنسی مخصوص خودش را دارد
همان قدر متفاوت که اثر انگشتش متفاوت است ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
مردم با یک روانپزشک راحتتر صحبت میکنند تا با یک کشیش
چون روانپزشک آنها را به دوزخ تهدید نمیکند ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
دیوانگان همچون کودکان تا زمانی که خواستههایشان برآورده نشود، از جایشان تکان نمیخورند ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
دیوانه بمانید!
اما همچون افراد عاقل رفتار کنید. خطر متفاوت بودن را بپذیرید اما بیاموزید که بدون جلب توجه چنین کنید ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
مردم هیچ گاه با شنیدن چیزی نمیآموزند، باید خودشان به آن پی ببرند. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
اگر زندگی کنی، خداوند با تو زندگی خواهد کرد. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
آگاهی از مرگ، ما را تشویق میکند تا شدیدتر زندگی کنیم. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
-در دنیایی که هر کسی به هر بهایی،برای بقایش میجنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم میگیرند بمیرند، چه قضاوتی میشود کرد؟
هیچ کس نمیتواند قضاوت کند. هر کسی وسعت رنج خود را میشناسد، و میزان فقدان معنای زندگیش را. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
اگر آدم تعداد مسایل غیر منتظره ای را در نظر بگیرد که ممکن است در هر ثانیه از هستی شکننده ما رخ بدهد، به راستی هم هر روز یک معجزه است. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
به جز معلمها و ریاضی دانها هیچ کس را نمیشناخت که برای شادی، به جبر نیاز داشته باشد.
چرا آنها را مجبور میکردند این همه جبر یا هندسه یا چیز دیگری از این کوه موضوعهای بی فایده بیاموزند؟ ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
اگر مردم از تو خوش شان نیاید، میتوانند اعتراض کنند و اگر شهامت اعتراض ندارند، مشکل خودشان است. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
دیوانهترین آدمها آن هایی اند که نمیدانند دیوانه اند، اما مدام چیزی را که دیگران به آنها میگویند، تکرار میکنند. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
زدن برچسب جنایتکار به یک ملت، به خاطر حماقت تعدادی دیوانه ناعادلانه است. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
ورونیکا در طول زندگی اش متوجه شده بود بسیاری از مردمی که میشناخت، درباره فجایع زندگی دیگران چنان صحبت میکنند که انگار مایلند به آنها کمک کنند، اما حقیقت این است که از رنج دیگران لذت میبرند، چون باعث میشود باور کنند که خوشبخت اند و زندگی نسبت به آنها سخاوتمند بوده. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
خودکشی با گلوله، پریدن از بالای یک ساختمان بلند، خود را به دار آویختن، هیچ کدام از این روشها با سرشت زنانه اش سازگار نبود. زن ها- وقتی خودشان را میکشند- روشهای شاعرانهتری انتخاب میکنند؛ مانند بریدن رگهای دست شان و یا خوردن تعداد زیادی قرص خواب آور. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
همواره بین تصمیم و عمل، شکافی میافتد. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
ورونیکا: چقدر دیگر وقت دارم دکتر؟
دکتر: 24 ساعت، شایدهم کمتر…
ورونیکا: میخواهم دو کار برایم انجام دهید. اول اینکه به من دارویی بدهید تا بتوانم بیدار بمانم و از لحظه لحظه ی باقیمانده ی زندگی ام لذت ببرم. خیلی خسته ام اما نمیخواهم بخوابم. کارهای زیادی هست ک باید انجام دهم، کارهاییکه همیشه به آینده موکول میکردم، چون فکر میکردم زندگی جاودانه دارم، کارهایی که وقتی باورکردم زندگی ارزش زیستن ندارد توجهم را از انها سلب کردم. دوم اینکه: دلم میخواهد اینجا را ترک کنم و بیرون بمیرم، دلم میخواهدبدون بالاپوش بیرون بروم و در میان برفها قدم بزنم، دلم میخواهد بفهم سرمای شدید چگونه است. زیرا همیشه خودم را میپوشاندم و از سرماخوردگی خیلی میترسیدم. دلم میخواهد باران را روی صورتم احساس کنم ، به هرمردی که توجهم را جلب کند لبخند بزنم. دلم میخواهد از نشان دادن احساساتم خجالت نکشم چون این احساسات همواره وجود داشته اند ولی من پنهانشان میکردم. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
در دنیایی که هر کسی به هر بهایی،برای بقایش میجنگد، در مورد رفتار کسانی که تصمیم میگیرند بمیرند، چه قضاوتی میشود کرد؟
هیچ کس نمیتواند قضاوت کند. هر کسی وسعت رنج خود را میشناسد، و میزان فقدان معنای زندگیش را. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
" اگر حوا سیب نمیخورد، کدام حادثه ی چشمگیری طی این میلیونها سال رخ میداد؟
- هیچ! " ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
آدمها چیزی نمیآموزند مگر آنکه خود آن را تجربه کنند ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو
هنگامی که قرصها را بلعیدم، در واقع میخواستم کسی را بکشم که از او متنفر بودم.
غافل از این که در درون من ورونیکاهای دیگری وجود داشتند که میتوانستم دوستشان بدارم. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد پائولو کوئیلو