غبطه به شاهان مخور که شاه بودن،رنج است؛غبطه مخور که «غبطه» برای آنکه میداند،وهم است!
«تاریخ» جز یک لحظهی دراز شدهی غلتان،هیچ نیست و «زمان» جز یک توهم بلند بخارآلود ،پر شده از رنج و «مکان» جز مکعبی پرجاذبه و ظریف که بر هیچ،معلق است و هیچ،آن چیزیست که سرشار از همه چیز،قبراق و استوار،در برابر دیدگان تو جریان دارد و غلیظترین توهم حکمتآمیز و درک ناشده در جهانیست که خداوند اینگونهاش آفریده است. اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
بریدههایی از رمان اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز)
نوشته آرمان آرین
بشریت چه وقت میخواهد دریابد که یک انسان بزرگ و جاودان،ولی به ظاهر خرد،تکثیر شده است! …که یک انسان واحد طولانی است! انسانی خروشان و بیتوقف و پرتحرک،پخش شده در سرتاسر زمین،با هزارها خواسته و آرمان و اندیشه. اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
متعلق به هیچ کوچهای نبودهام و نه هیچ برزنی؛بی هیچ یار مدامی و هیچ همدمی…
کورسوی ستارهای ،مرا خوشتر بود از نوری که وزیدن هر پرتواش سایهام را با خود کشید و برد؛
منی که در اندیشههای من،جایگاهی پرشمارتر از ستارهها داشت…
بادی وزید و ستارههایم را با خود برد،ماه افتاد و من دانستم که جایگاه تمامیام کجاست؟!
حال آنکه پیشتر نمیدانستم واژهها نابودگر احساساند. اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
پاسخ در میان ماست؛
همواره در میان خود خود ما بوده است!
نگاهت را به دور مبر.
نزدیک را ببین…
نزدیکار را ببین! اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
در جستجوی چه هستی تو؟
به کدامین سوی،روانی تو؟
راز بزرگ تویی…
راز بزرگ،خود خود تویی. اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
میدانی چه وقت جهان به پایان خواهد رسید یا سایه خواهد رفت؟
میدانی چه وقت رستخیز پدید خواهد آمد یا تاریکی خاموش خواهد شد؟
زمانی که لکه ناپدید شود و روشنی غلبه یابد آنگاه زمان ایستادن «زمان» خواهد بود.
وقتی همه چیز در هم بپیچد و ناممکن ،ممکن شود آنگاه اراده ،پدیدار خواهد شد. اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
ددمنشی همیشه بر نظم و عطوفت قانون چیره میشود؛این غریزهی زمین است و گمان میکنم یکی از حکمتهای اساسی جهان نیز برای همین باشد که در نهایت و برای همیشه بساط پیروزی شر،از ریشه برکنده شود. . . اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
هیچکس جز خداوند نمیتواند مرا در یافتن خویشتن یاری کند…
زیرا که من گمگشته جهان اویم و تنها اوست که یارای یاری رساندن به مرا دارد.
چه در صحرا باشم،چه جنگل؛
چه در راههای سرد و پنهان کوهساران و چه در دل امواج بی ترحم دریاها…
تنها اوست که مرا خواهد یافت؛
تنها اوست که خواهم یافت. اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین
وَرجَمکَرد، افسانهی مؤمنین است!
جم دژی نداشت! زرتشت پسری نداشت و مزدا اهوره، نیرویی!
زمین قرارگاهی موقتیست که باید با جادو به تعادل برسد. این یعنی تنها نیرویی که دروغ نیست و مؤثر است و به راستی فعال. آن نیروی ما و ارباب ماست؛ همین است و بس.
راهی به سوی شرق. راهی به سوی شمال. راهی در آن سوی دشتها و راهی زنده و دگرگون شونده برای آزادی از قیدهای مکرر هستی در برابر دروازههای دوزخ… راهی بهنام و درونِ… اشوزدنگهه (اهریمنان یکهتاز) آرمان آرین