مجموعه داستان خارجی

وسعت معنای انتظار (3 قصه نمایشی)

زن نوجوان همسایه، با پیراهن نازک سپید کوتاه، پاهای سپید و برهنه بلند و زلف سیاه نرم لغزانی که بر شانه‌های نیمه‌برهنه‌اش لوندی می‌کرد، خم شد، بچه را از توی کالسکه بیرون آورد، به نرمی بالا برد، بر سر دو دست، و به نرمی از دست‌ها جدا کرد و باز گرفت. چشمان پر از خنده بچه یک لحظه بازتر از آنچه بود شد و رنگ عابر ترسی بر آن نشست، و لحظه دیگر، تمایل به تکرار بازی آنها را شفاف‌تر کرد. و صدای خنده زن برخاست. جلال زمزمه کرد: پدرسگ پتیاره! حتما باید این بازی را توی باغچه از خودش درآورد و مرا عذاب دهد.

روزبهان
9789648175035
۱۳۸۴
۸۸ صفحه
۱۱۶۱ مشاهده
۰ نقل قول
نادر ابراهیمی
صفحه نویسنده نادر ابراهیمی
۵۷ رمان نادر ابراهیمی در ۱۴ فروردین سال ۱۳۱۵ در تهران به‌دنیا آمد. پدرش عطاءالمُلک ابراهیمی، فرزندِ آجودان حضورقاجار و از نوادگانِ ابراهیم خان ظهیرالدوله، حاکم نامدارِ کرمان در عصر قاجار بود، که رضاشاه پهلوی او را، ضمنِ خلعِ درجه از کرمان به مشکین شهر تبعید نمود، که هنوز قلمستانی به نام او در حومهٔ مشکین شهر وجود دارد (قلمستان عطا) و هنوز فامیل او (ابراهیمی‌های کرمان) در شهر و استان کرمان شناخته شده و مشهور هستند. مادرِ نادر ابراهیمی هم از ...
دیگر رمان‌های نادر ابراهیمی
بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم
بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم خواب. تنها خواب، هلیا! دستمال‌های مرطوب تسکین‌دهنده دردهای بزرگ نیستند. اینک دستی‌است که با تمام قدرت مرا به سوی ایمان به تقدیر می‌راند. اینک، سرنوشت، همان سرافرازی ازلی خویش را پایدار می‌بیند. شاید، شاید که ما نیز عروسک‌های کوکی یک تقدیر بوده‌ایم... نمی‌دانم...
آتش بدون دود 2 (7 جلدی)
آتش بدون دود 2 (7 جلدی)
آتش بدون دود 4 (7 جلدی)
آتش بدون دود 4 (7 جلدی)
مهمانی فراموش‌نشدنی (سفرهای هامی و کامی 1)
مهمانی فراموش‌نشدنی (سفرهای هامی و کامی 1) شبیه هیچ سفر دیگری نیست؛ دو سال سفر کردن و مدرسه نرفتن خیلی خیلی هیجان انگیز است و البته کمی هم نگران کننده؛ بعدش چه اتفاقی می‌افتد؟ دوباره به مدرسه راهمان می‌دهند؟ عازم این سفر شدن، تصمیم سختی است، اما هامی و کامی و خانواده‌هایشان این ریسک را پذیرفته‌اند. آیا در میان راه پشیمان می‌شوند و به مدرسه برمی‌گردند؟
داستان‌های کوتاه 1
داستان‌های کوتاه 1 و این زمان، مرد دیگری آغاز می‌کند که هنوز طعم تلخ شکستگی دل را نچشیده است و دشنام دیگران، چون تیر‌های زهر به دل او ننشسته است و ستایش ایشان، او را به ورطه‌های خالی تحسین خویش نیفکنده است.
مشاهده تمام رمان های نادر ابراهیمی
مجموعه‌ها