۶۳ رمان
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود.او وقتی نوجوان بود، می خواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش ، مادرش پاسخ داد "عزیز من، پدرتو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص از جهان. آیا تو واقعا می دانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد ؟" پس از تحقیق، کوئلیو به این ...
عطیه برتر
عشق زندگی است. عشق هرگز خطا نمیکند، و زندگی، تا زمانی که عشق هست به خطا نمیرود. دربنیان تمامی مخلوقات، عشق همچون عطیه برتر حاضر است. زیرا هنگامی که هر چیز دیگری به پایان میرسد، عشق میماند.
پدران فرزندان نوهها
پدر روزنامه میخواند، اما پسرک مدام مزاحمش میشد. حوصلهی پدر سر رفت و صفحهای از روزنامه را که نقشهی جهان را نمایش میداد، جدا و قطعه قطعه کرد و به پسرش داد. بیا کاری برایت دارم. یک نقشهی دنیا به تو میدهم، ببینم میتوانی آن را دقیقا همانطور که هست بچینی؟ و دوباره به سراغ روزنامهاش رفت، میدانست پسرش تمام ...
والکریها
جین گفت: « وقتی با والکریها ملاقات کنی، چیزی کنار اومدن باهاشون رو آسون میکنه.»
«چه چیزی؟»
مرد جوان خندید.
«خودت متوجه میشی. اما بهتر بود زنت رو با خودت نمیآوردی.»
الف
آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغالتحصیلها از دانشگاه که بیرون میآیند کار گیر نمیآورند. مسنها بازنشسته میشوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان میکنند تا خرج خانواده و تحصیل بجههایشان را بدهند، ...
ساحره پورتوبلو
داستان ساحره پرتوبلو، روایت دختری است کولی از خیل مردمانی که زندگی را به طریقی جز آنچه باید برمیگزینند و در این مسیر، در زندگی خویش، نزدیکان و حتی همکارانشان تحول میآفرینند. آتنا در این روایت، شیفته عشق است، عشقی که در فرهنگش میتوان در حین تنفر، دوست داشت و در حین بردگی آزاد بود.