رمان ایرانی

فریاد نکن فراموش کن

پیکان
9789643285173
۱۳۸۶
۷۳۴ صفحه
۱۶۲۷ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده شهره وکیلی
۳۴ رمان شهره وکیلی (۱۳۲۵–) نویسنده (رمان‌نویس) ایرانی است. او همچنین آموزگار و مدیر مدرسه نیز بوده‌است. رمان‌های او فروش بالا و چاپ‌های متعدد داشته‌اند. سیمین دانشور از کتاب «شب عروسی من» وی تمجید کرده است[نیازمند منبع]. شهره وکیلی در سال ۱۳۲۵ در تهران (خیابان ژاله) زاده شد. سپس در دبیرستان آزرم دیپلم ادبی گرفت و همان زمان که در کنکور شرکت می‌کرد ازدواج کرد. وکیلی در دانشگاه تربیت معلم حشمتیه پذیرفته شد و زمان دانشجویی در مدرسه نیز تدریس می‌کرد. او تحصیلش ...
دیگر رمان‌های شهره وکیلی
آسان اما سخت
آسان اما سخت در چهارده سالگی‌ دلم می‌خواست آینده و حال و گذشته، همه را به تصرف خود در بیاورم. اما گاه حادثه‌ای ساده، آدم را به شکل سوزنبانی به خط دیگری از زندگی می‌اندازد. این حادثه برای من با آهسته آهسته برآمدن شکم مادرم اتفاق افتاد، و بهتی که از تصور اضافه شدن یک عضو دیگر به خانواده بود، روحم را مجروح ...
چه زود دیر شد جلد1(2جلدی)
چه زود دیر شد جلد1(2جلدی) بی‌تا بهت‌زده و از رمق رفته گفت:«اگر بزنم تو چه کار می‌کنی؟» ـ فرار می‌کنم. تو همین را می‌خواهی، نه؟ برق شرربار نگاهش بی‌تا را در جا خشک کرد. با صدایی شکسته گفت: ـ پس تا فریاد نزده‌ام و آبرویت را نبرده‌ام برو. ـ من دوستت دارم. با من این جوری رفتار نکن! بد می‌بینی‌ها! ـ من... من از تو متنفرم. برو گمشو دیوانه‌ احمق!...
خاک سرخ
خاک سرخ زندگی چیست؟ از برلیان هستی تراشی دیگر دیدن در ابهام زمخت زندگی همراه قافله تکامل با عبور از میان خون آتش و جنگ طریق عاشقانه‌گزیدن
وقتی عشق در می‌زند
وقتی عشق در می‌زند توفانی که روی خانه سنگینی می‌کرد، همه چیز را متوقف نموده و گویی حتی عطر گل‌ها را هم در سطح باغچه‌ها نگه داشته بود. وقایعی ناگهانی، همه چیز را به لرزه درآورده و چون کولاک، زندگی جمعی خانواده را درهم ریخته و افراد خانواده را مثل جن‌زده‌ها به جان هم انداخته بود. پیش از این ماجرا، افراد آن خانواده چنان به ...
صبر بلند
صبر بلند از پنجره اتاق کارم بخشی از ساختمان شما پیداست. هوا خنکای باران دارد و کمی مه ‌گرفته است. کوه در دوردست‌تر در هوای پیش بارانی، پوسته تیره‌ای آن را پوشانده. هوا در شک میان باریدن و نباریدن، زمین و زمان را به انتظار خود سرگردان کرده، میان طراوت و خشکی، میان آمدن و نیامدن، میان رسیدن و نرسیدن. حالا ایستاده‌ام ...
مشاهده تمام رمان های شهره وکیلی
مجموعه‌ها