۳۴ رمان
شهره وکیلی (۱۳۲۵–) نویسنده (رماننویس) ایرانی است. او همچنین آموزگار و مدیر مدرسه نیز بودهاست. رمانهای او فروش بالا و چاپهای متعدد داشتهاند. سیمین دانشور از کتاب «شب عروسی من» وی تمجید کرده است[نیازمند منبع].
شهره وکیلی در سال ۱۳۲۵ در تهران (خیابان ژاله) زاده شد. سپس در دبیرستان آزرم دیپلم ادبی گرفت و همان زمان که در کنکور شرکت میکرد ازدواج کرد. وکیلی در دانشگاه تربیت معلم حشمتیه پذیرفته شد و زمان دانشجویی در مدرسه نیز تدریس میکرد. او تحصیلش ...
شب عروسی من
وقتی ذهن انسان مثل زلزلهنگاری خطاناپذیر کوچکترین نامردیها را ثبت میکند، وقتی تمام رنجهای دیروز، به تقویم امروز انسان سنجاق میشود، وقتی قطرات ریز و تند باران مصائب نمیگذارد مناظر آن سوی پنجره فردا دیده شود، موافقت با روزگاری که سر ناسازگاری دارد، بهترین راه سرکوب آن است.
چه زود دیر شد جلد2(2جلدی)
بیتا بهتزده و از رمق رفته گفت:«اگر بزنم تو چه کار میکنی؟»
ـ فرار میکنم. تو همین را میخواهی، نه؟
برق شرربار نگاهش بیتا را در جا خشک کرد. با صدایی شکسته گفت:
ـ پس تا فریاد نزدهام و آبرویت را نبردهام برو.
ـ من دوستت دارم. با من این جوری رفتار نکن! بد میبینیها!
ـ من... من از تو متنفرم. برو گمشو دیوانه احمق!...
وقتی آن تناور درخت خانه شکست
صدای فاتحهخوانی زنها خفیف بود. ولی میشد فهمید چه میگویند. اما چیزهایی که فرح میگفت، به گوش افراد آن جمع تعلق نداشت و چهرهاش مثل همه سالهای عمرش نفوذناپذیر مینمود. به خصوص حالا که هیجانهایش ناخودآگاه مخفی گشته و پشت سکوتی بیهویت گم شده بودند.
سفیدبخت
پشت دستگاه این عدالتخانه
عدالتی صورت نمیگیرد.
بنابراین
فراز و نشیبها جزو قانون زندگی هستند
بدون آنکه نظمش را بر هم زنند!
پس چرا بگذاریم بخششها با مرگ پیش بیایند!؟
چرا زندهها را نبخشیم!؟
از فردا زندگی خواهم کرد 1 (2 جلدی)
بیش از سه ماه بود که ستار زندگی مرفه و مجللش را در زیباترین نقطه شمیران ترک کرده و به این جزیره دورافتاده آمده بود. و حالا در غروبی شفقگون و تشنه، بر عرشه لنج ایستاده بود و به آب و آسمان و آن همه قایق و بلم و لنج چشم دوخته بود. آب چنان آبی بود که میشد دست ...