مجموعه داستان خارجی

12 داستان سرگردان

(Doce cuentos peregrinos)

گابریل گارسیا مارکز نگارش این داستان‌ها را در دهة 1970 آغاز کرد. مجموعة اولیه هجده داستان داشت که پنج داستان را برای فیلم بلند و یکی را هم برای مجموعة تلویزیونی نوشته بود. خودش می‌گوید:"داستان‌هایی که بین میز تحریر و سطل کاغذ باطله سرگردان بودند. و عاقبت هم به دوازده داستان تقلیل یافتند." این مجموعه اولین بار در سال 1992 در شهر بارسلون اسپانیا به چاپ رسید و داستان‌ها از سرگردانی نجات یافتند.

ققنوس
9789643117771
۱۳۹۰
۲۰۰ صفحه
۲۴۹۳ مشاهده
۰ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی سال‌ها بعد هنگامی که سرهنگ آئورلیانو بوئندیا در برابر جوخه اعدام انتظار فرمان آتش را می‌کشید به یاد آن بعد از ظهر گذشته‌های دور افتاد که در آن پدرش او را برای یافتن یخ با خود برده بود. در آن زمان ماکوندو دهکده‌ای با بیست خانه کاه‌گلی بود که در کناره رودخانه‌ای با آبی زلال ساخته شده بود. ...
سرهنگ کسی ندارد برایش نامه بنویسد
سرهنگ کسی ندارد برایش نامه بنویسد ... حالا آن پزشک جوان در پاکت محتوی روزنامه‌ها را گشوده و شروع به خواندن تیتر درشت آن کرد و سرهنگ نیز چشم از آن قفسه مربوطه برنمی‌داشت و منتظر بود ببیند که مامور پست کی مقابل آن‌ها می‌ایستد، اما پستچی این کار را نکرد، دکتر نیز خواندن روزنامه را قطع کرده و به سرهنگ و بعد به آن مامور ...
عشق در زمان وبا
عشق در زمان وبا اندیشه‌های مارکز به گونه‌ای است که هرگز کسی جز خود او، نمی‌تواند در ذهن بپروراند و این از شگفتی‌های روزگار به حساب می‌آید که انسانی بتواند مطالبی را به تصویر بکشد که خوانندگان آثارش را به شگفتی و تحسین وادار سازد. به همین کتاب عشق سال‌های وبا استناد می‌کنیم. چگونه به ذهن کسی خطور می‌‌کند که بتوان شخصیت به ظاهر ...
یادداشت‌های روزهای تنهایی
یادداشت‌های روزهای تنهایی دختری زیبا و لاغر بود؛ رنگ پوستش به رنگ نان و چشمانش مانند دو دانه بادام سبز... موهایش سیاه و بلند، که تا کمرش می‌رسید. بوی شرق از او می‌تراوید. می‌توانست بولیویایی و یا فیلیپینی باشد. لباسش، نشان دهنده ذوق و سلیقه موقر. ژاکت کتان سفید، بلوز ابریشم با رنگ‌های بسیار شفاف و گل‌دار. شلوار از جنس کتان و کفشی ...
ژنرال در هزاری توی خود
ژنرال در هزاری توی خود ... خوزه پالاسیوس این موضوع را به خاطر نداشت. اما هرگز آن شب باشکوه هشتم ماه فوریه هزار و هشتصد و بیست و شش را فراموش نمی‌کرد. زیرا صبح روز بعد یک مراسم استقبال شاهانه در آن شهر از آن‌ها به عمل آورده بودند. ژنرال هم در پاسخ آن همه محبت، جمله‌ای را گفته بود که از آن به بعد ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها