مجموعه داستان خارجی

شکست‌ناپذیر و 8 داستان دیگر

(The first forty nine stories)

من صدای فریدمن را شنیدم که فریاد زد: مراقب خودت باش. جیمی. والکات نزدیک جک آمد، در حالی که به او نگاه می‌کرد. جک با دست چپ به طرف او ضربه‌ای پرتاب کرد و والکات سرش را تکان داد. او جک را از پشت روی طناب گیر انداخت، و او را برانداز کرد و سپس با یک هوک چپ خیلی آرام روی صورت جک ضربه زد و با دست راست با شدت تمام به پایین‌ترین نقطه‌ای که قانونی بود روی بدن جک زد...

لیان
9789648608250
۱۳۹۰
۱۹۲ صفحه
۱۱۳۶ مشاهده
۰ نقل قول
ارنست همینگوی
صفحه نویسنده ارنست همینگوی
۳۷ رمان ارنِست میلر هِمینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایه‌گذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایع‌نگاری ادبی» شناخته می‌شود. ارنست همینگوی همه عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی‌شدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش‌گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات‌وحش آفریقا تا ماهی‌گیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. این روحیه ...
دیگر رمان‌های ارنست همینگوی
آن‌سوی رودخانه زیر درختان
آن‌سوی رودخانه زیر درختان داستان تلخ و اندوه‌بار واپسین روزها و ساعت‌ها و لحظه‌های یک زندگی پرماجرا، و امید بی‌رحمانه مردی که می‌داند دیگر امیدی نیست... سرگذشت شهر باشکوه و کهنسال ونیز در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم، در آخرین روزهای زندگی سرهنگ ریچارد کنتول، افسر کهنه‌کار آمریکایی، و خاطرات تکان‌دهنده او از جنگ‌های اول و دوم جهانی، مردی تنها و زخم‌خورده با غروری ...
برف‌های کلیمانجارو
برف‌های کلیمانجارو حالا به مرگ اهمیت نمی‌داد. همیشه از درد هراس داشت. او هم به اندازه هرکس دیگری طاقت درد را داشت، اما وقتی طولانی می‌شد کم می‌اورد، ولی حالا با چیزی درگیر بود که سخت هراس‌انگیز می‌نمود و درست همان لحظه که حس کرد از پا درآمده، دردش تمام شده بود.
فیستا
فیستا «فیستا» یکی از آثار مشهور ادبی جهان است که خالق آن ارنست همینگوی نویسنده نامدار آمریکایی‌ست. محور داستان مسافرت گروهی آمریکایی و انگلیسی مقیم فرانسه از «نسل گ شده» به اسپانیا برای دیدن جشن فیستا است. این رمان روایت عجیبی از عشق را در بطن درگیری‌ها و رقابت‌های انسانی به تصویر می‌کشد. همینگوی از این درگیری‌های متنوع استفاده می‌کند تا ...
و آفتاب طلوع می کند
و آفتاب طلوع می کند در این منظره تیزه مرگ و بی‌ثباتی، نه فقط نسل برت و جیک و دوستانشان، که همه نسل‌ها گم گشته‌اند. و آفتاب طلوع می‌کند، مثل کتاب جامعه، ما را نه به یقین مذهبی می‌کشاند، نه به نیهیلیسم و یاس مطلق. این کتاب که یکی از اندوه‌بارترین مرثیه‌های آمریکایی است با حالتی شبیه به شکوه تراژیک، بر فضائل به سبک درآوردن ...
مردان بدون زنان
مردان بدون زنان مانوئل گارسیامرا، رو به موت بود. همه روزنامه‌ها شماره‌ مرگش را از قبل آماده کرده بودند. پس از مرگش گاوبازها نفس راحتی کشیدند، زیرا توی میدان کار‌هایی می‌کرد که آن‌ها از دست‌شان بر نمی‌آمد. همه‌شان زیر باران در مراسم تشییع او حرکت کردند. یکصد و چهل‌ و هفت گاوباز…
مشاهده تمام رمان های ارنست همینگوی
مجموعه‌ها