رمان خارجی

حریق در باغ زیتون

(L'incendio nell'olivetto)

ققنوس
9789643113315
۱۳۸۱
۲۷۲ صفحه
۹۱۵ مشاهده
۰ نقل قول
گراتزیا دلددا
صفحه نویسنده گراتزیا دلددا
۱۶ رمان گراتزیا در ۲۷ سپتامبر ۱۸۷۱ در شهر نوئورو در جزیرهٔ ساردنی در خانواده‌ای از طبقهٔ متوسط به دنیا آمد. زنان در جامعه عقب‌افتاده‌ای مانند ساردنی قرن نوزدهم وضعیت مناسبی برای تحصیل و فعالیت اجتماعی نداشتند برای همین گراتزیا تا سوم ابتدایی بیشتر درس نخواند. اما از آن‌جا که در خانهٔ عمه‌اش کتاب‌خانهٔ بزرگی وجود داشت او توانست در آنجا و تحت تعلیمات خصوصی معلمی در خانهٔ عمه‌اش معلومات خود را افزایش دهد و ضمن مطالعه آثار ایتالیایی به مطالعه آثار ...
دیگر رمان‌های گراتزیا دلددا
وسوسه
وسوسه جرئت نداشت سوال خود را به پایان برساند. ولی آن سوال، مثل سنگی در ته چاه، در ته قلبش جای گرفته بود. ‹‹پروردگارا، چرا پائولو نمی‌بایستی عاشق زنی بشود؟ هر کسی سزاوار عشق است. غلامان، چوپانان، حتی افراد نابینا و محکومین به زندان. در آن صورت چرا پائولوی او مجاز نیست عاشق بشود؟›› رمان ‹‹وسوسه›› بدون شک یکی از شاهکارهای گراتزیا ...
الیاس پورتولو
الیاس پورتولو
در لب پرتگاه
در لب پرتگاه پس از مرگ آقای سولیس، خانه، از یک صومعه هم غم‌انگیزتر شد. باید لااقل دو سال عزاداری می کردند و طی شش ماه اول پنجره‌های مشرف به خیابان بسته می‌ماندند. گاوینا از غم و غصه دق می‌‌کرد. پدر مرده خود را به چشم دیده بود. رنگ پریده و نفس زنان روی چهره آرام او خم شده بود. به درون آن ...
آنالنا
آنالنا ولی این مرتبه آنالنا به وضوح عصبانی شد. می‌خواست دق دلی‌اش را سر اسب خالی کند که با صدای یکنواخت زنگوله‌اش آهسته قدم بر می‌داشت و انگار با عقیده پیرمرد موافق بود. «بگذارید بدوند. اگر حالا عجله نداشته باشند می‌خواهید چه وقت سرعت بگیرند؟ وقتی عصایی مثل عصای شما در دست گرفتند؟»
پیچک
پیچک دختر عموی دوناراکل، زن مسنی بود. بلند قامت، باریک اندام و رنگ پریده مثل یک شبح به دوناراکل بی‌شباهت نبود ولی اصرار داشت بگوید که از دخترعموی اشرافی خود جوانتر و خیلی زیباتر است. تعریف می‌کرد که در گذشته و حتی حالا خواستگاران و خواستاران بسیاری دارد که فقط به خاطر حفظ آزادی خود و در ضمن بخاطر اینکه تمام ...
مشاهده تمام رمان های گراتزیا دلددا
مجموعه‌ها