رمان ایرانی

میگل به ساعتش نگاه کرد و فرو ریخت. دیگر چیزی نمانده بود زنگ بخورد، اگر همین الان هم می‌رفت باز دیر شده بود، چه برسد به این که صبر کند هوا صاف شود. در دلش گفت: وای دیرم شد. یوسف با نگاهی گرم تا اعماق جان میگل نفوذ کرد: این چتر را بگیرین و سریع خودتان را برسانید. میگل گفت: ولی...

علی
9789647543620
۱۳۸۵
۴۶۴ صفحه
۲۵۶۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مریم عباس‌زاده
فریاد بی‌صدا
فریاد بی‌صدا
پالتویی برای 1 دکمه
پالتویی برای 1 دکمه «پاکت رو به سمتم گرفت، تو دستم سبک و سنگینش کردم، دلم نمی‌خواست اونجا بخونمش، باید تو خلوت اتاقم و تو تنهایی حرفای دل یه زن عاشق و یه مادر خارق‌العاده رو می‌خوندم... نارسیس زن عجیبی بود که می‌دونست چی از زندگی می‌خواد و حتی...»
نیلا
نیلا از این همه قشنگی دل کوچکش مالامال از شادی شد و از خالق مهربانش تشکر کرد. آهی از سر رضایت کشید، لحظاتی به خودش خیره شد. ناگهان دلش فرو ریخت و چندین مرتبه پلک زد و سعی کرد بغضش را فرو دهد، مغرورانه سر را بالا گرفت و به خود نهیب زد: گریه نه. الان وقتش نیست، نباید از خودم ...
من سکوت و انتظار
من سکوت و انتظار یه روزی نفرت تنها حسی بود که می‌شناختم، ازخودم و دیگرون بیزار بودم، حال و حوصله هیچی و هیچ‌کس رو نداشتم، یه روزایی می‌شد که تا بعدازظهر از رختخواب بیرون نمی‌اومدم، حال و حوصله هیچ کاری نداشتم، خوارکم فقط گریه بود و اشک و آه... اگه نجنبیده بودم و به خودم نمی‌اومدم الان جام تو دارالمجانین بود. حالا گذشته رو ...
رقص در خاطره
رقص در خاطره ماتینا! دختری که همگان در انتظارند گوشه چشمی به آنان نشان دهد، سر خورده‌ از عشقی افلاطونی به منزلی قدیمی پناه می‌برد. ـ اما در مکان و زمان معلق می‌گردد و قدم در حرمسرای ناصرالدین شاه می‌گذارد و... ـ ماجراهای شیرینی با همسران متعدد او برایش رقم می‌خورد... دیگران باورش نمی‌کنند. ـ این بار با قلبی مجروح تر از گذشته راهی لواسان می‌گردد. با ...
مشاهده تمام رمان های مریم عباس‌زاده
مجموعه‌ها