بگذار کودک درونت تو را با خود ببرد.
... بیآنکه بدانم چطور، من فقط میدانستم در صفحات ناخوانای سرنوشت و در کورهراههای تاریک حوادث نوشته بودند که باید برای کامل کردن تولدم به آزیناگا برگردم.
۳۹ رمان
ژوزه ساراماگو نویسندهٔ پرتغالی برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۹۸ میلادی است.ساراماگو در دهکدهای کوچک در شمال لیسبون در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد، او دو سال بعد به همراه خانواده به لیسبون رفت و تحصیلات دبیرستانی خود را برای امرار معاش نیمه تمام گذاشت و به شغلهای مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روزمزدی پرداخت. پس از مدتی نیز به مترجمی و نویسندگی در روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال مشغول شد. اگرچه اولین رمان او به نام کشورگناه ...
همه نامها
قهرمان رمان،آقا ژوزه، مرد 50 سالهای است که در بایگانی کل سجل احوال به عنوان منشی کار می کند. سرگرمی او هم کلکسیونی است که از 100 شخصیت مشهور مملکت خود ترتیب داده است. یک شب او به فکر می افتد که رونوشت شناسنامه واقعی آنها را نیز داشته با شد. او شبها که کسی در بایگانی نیست به سراغ ...
بلم سنگی
در این رمان شبه جزیره «ایبری» که کشورهای پرتغال و اسپانیا درون آن قرار دارند از قاره اروپا جدا شده، در اقیانوس اطلس رها میشود. این واقعه در این کتاب به شکل رمان روایت میشود و در واقع این اثر روایتی تخیلی از آن واقعه است. هرچند که اسم بعضی از شخصیتهای تاریخ هم در این بخش از رمان آمده ...
ماریا آنا خوسیفا
یادداشتها
ساراماگو از سپتامبر 2008 نگارش یادداشتهایی را در وبلاگاش آغاز کرد تا دیدگاهها، اندیشهها و حرفهای سادهای از این در و آن در و هر چه را به ذهناش میرسد در آنها بیاورد. این یادداشتها که تا اوت 2009 ادامه پیدا کرد، در 2010 بصورت کتابی درآمد که میتوان آن را نوعی زندگینامهی خود نوشت او به شیوهای بسیار مدرن ...
بینایی
رئیس حوزه انتخاباتی شماره چهارده، بعد از اینکه چتر خیس را با خشونت تمام بست و بارانیاش که زیاد به دردش نمیخورد از تن در آورد، غرولندکنان گفت: هوای بدی برای زمان رایگیری است. او مجبور شده بود چهلمتری فاصله بین محل پارک اتومبیلش تا در ورودی را با عجله طی کند و حالا طوری وارد اتاق شده بود که ...