خیاطخانه ایران خانوم
از توی خیاط خانه صدای یکنواخت و مقطع قر و قر چرخ میآمد. صدا ی جر خوردن پارچه، صدای بالا پایین رفتن تاقههای پارچه، صدای خش خش بستههای نایلون، صدای یک مشت حرکتهای عجول دستهایی که همه سرگرم بریدن، دوختن و بسته بندی لباس عروس بودند که بعد از دوخته شدن، این طرف و آن طرف، به چوبرختیها ردیف میشد، ...
از مکتبخانه تا مونترآل
در این کتاب خاطرات تلخ و شیرین و طنز دختری را میخوانید که مسیر ماجراهای زندگی او از شیراز شروع شد و دست تقدیر او را به مونترال کانادا کشاند:
دیگر چیزی به عید نمانده و این در حالی بود که بگیر و ببندهای کشف حجاب همچنان ادامه داشت. برای همین هم نوروز آن سال با بیرونقی برگزار شد و ...
طاووس
زیبا چیزی را که میبایست بفهمد دیگر فهمیده بود. هنوز هم مات زده بود و فکرش درهم و برهم. به اتاق خو رفت و روبروی پنجره ایستاد. مزهای تلخ در دهانش بود و اضطرابی دردناک توی رودههایش میچرخید. هنوز هم به آنچه دیده بود باور نداشت. آخر چطور ممکن بود؟ عاملی و این غلطها. شوهری که فکر میکرد مثل موم ...
عشق در سالهای مشروطه
این کتاب یک رمان است. خانم جان، مادربزرگِ مهراعظم دختری جوان و زیبا که از درد لاعلاجی رنج میبرد و پزشکان جوابش کردهاند، خاطرات زندگی پرفراز و نشیب خود را از سن پنج سالگی به بعد برای نوهاش بازگو میکند. حوادث این داستان براساس واقعیت نوشته شده و مربوط به دوران مبارزات مشروطهخواهان است.