۱۸ رمان
مصطفی مستور در ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۶۷ در رشتهی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغالتحصیل شد و دوره كارشناسی ارشد را در رشتهی زبان و ادبيات فارسی در دانشگاه شهيد چمران اهواز گذراند.وی هم اکنون ساکن اهواز میباشد.
مصطفی مستور نخستین داستان خود را با عنوان دو چشمخانه خیس در سال ۱۳۶۹ نوشته و در همان سال در مجلهٔ کیان به چاپ رساند. وی نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان ...
رساله درباره نادر فارابی
کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و میشد رفت پشت آن ایستاد. کاش دنیا در خروجی داشت که میشد از آن بیرون زد و رفت توی حیاط پشتی آن و دراز کشید و خوابید یا در بیخیالی محض دستها را توی جیب گذاشت و سوت زد یا در تنهایی مطلق نشست و سیگار کشید و قهوه خورد. کاش ...
من گنجشک نیستم
دراز کشیدهام روی تختخواب. چشمها را که میبندم خوابی که دیدهام مثل کابوسی باز توی کلهام رژه میرود. شش ماه گذشته اما کابوسش عین بختک افتاده است به جانم. توی این مدت که مرا آوردهاند این جا سعی کردهام فراموشش کنم. اما نتوانستهام. سعی کردهام خم شوم روی خودم تا نیمی از خودم را پاک کنم اما نتوانستهام. بعضیها همهی ...
استخوان خوک و دستهای جذامی
اون پایین دارید چه کار میکنید؟ با شما هستم! با شما عوضیها که عینهو کرم دارید تو هم میلولید. چی خیال کردید؟ همهتون، از وکیل و وزیر گرفته تا سپور و آشپز و پروفسور، آخرش میشید دو عدد. خیلی که هنر کنید، خیلی که خبر مرگتون به خودتون برسید، فاصله دو عددتون میشه صد. صدام را میشنفید؟ میشید یه پیرمرد ...
بهترین شکل ممکن
دقیقهای به وضعیتی که در آن گرفتار شده بود، فکر کرد. به نظرش رسید میلیونها قاتل حرفهای بر تکتک سلولهای خونیاش سوار شدهاند و در سرتاسر قلمرو بدنش تاخت و تاز میکنند. فکر کرد وسط تماشای فیلم مهیجی در سینما با احترام به او میگویند از سینما بزند بیرون. احساس کرد درست وقتی که فکر میکرده زندگی برای او به ...