رمان ایرانی

عشق و چیزهای دیگر

پرستو برای من مثل نان بود. مثل متفورمین و انسولین بود برای بیمار دیابتی. من نه فقط پرستو که هر چیز مربوط به او را هم دوست داشتم. پرهام، برادرش، را هم بیش‌تر از همه دوازده ساله‌‌های دنیا دوست داشتم. مادرش، ناهید خانم، را مثل مادر خودم دوست داشتم، پدرش، آقای خسروی، دبیر بازنشسته زیست‌شناسی را خیلی دوست داشتم، آن‌قدر که به درس مزخرفی مثل زیست‌شناسی هم علاقه‌مند شده بودم. کارمندهای بانک پاسارگاد شعبه امیرآباد را، خیلی ساده، چون پرستو را می‌شناختند و به او احترام می‌گذاشتند، دوست داشتم. کفش‌های پرستو و کیف او و چیزهای توی کیف او را هم دوست داشتم. جاکلیدی و نوع آدامسی که می‌خرید. ساعت مچی‌اش. انگشترها و دست‌بند نقره‌ای‌‌اش را. حتی انگار اسکناس‌هایی که توی کیف او بود با بقیه اسکناس‌ها فرق داشت. انگار چیزی از او ساطع می‌شد که اشیا و آدم‌هایی را که در مسیر این تابش بودند، دوست‌داشتنی می‌کرد. کریم جوجو درست می‌گفت، پرستو برای من نان بود و دارو و البته آب. و هوا. و معنا.

چشمه
9786002299192
۱۳۹۶
۱۲۴ صفحه
۴۶۷ مشاهده
۰ نقل قول
مصطفی مستور
صفحه نویسنده مصطفی مستور
۱۸ رمان مصطفی مستور در ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد. وی در سال ۱۳۶۷ در رشته‌ی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتي اصفهان فارغ‌التحصیل شد و دوره كارشناسی ارشد را در رشته‌‌‌‌‌‌‌‌ی زبان و ادبيات فارسی در دانشگاه شهيد چمران اهواز گذراند.وی هم اکنون ساکن اهواز می‌باشد.‏‎‏ مصطفی مستور نخستین داستان خود را با عنوان دو چشمخانه خیس در سال ۱۳۶۹ نوشته و در همان سال در مجلهٔ کیان به چاپ رساند. وی نخستین کتاب خود را نیز در سال ۱۳۷۷ با عنوان ...
دیگر رمان‌های مصطفی مستور
رساله درباره نادر فارابی
رساله درباره نادر فارابی کاش دنیا مثل دیواری بود که پشت داشت و می‌شد رفت پشت آن ایستاد. کاش دنیا در خروجی داشت که می‌شد از آن بیرون زد و رفت توی حیاط پشتی آن و دراز کشید و خوابید یا در بی‌خیالی محض دست‌ها را توی جیب گذاشت و سوت زد یا در تنهایی مطلق نشست و سیگار کشید و قهوه خورد. کاش ...
3 گزارش کوتاه درباره نوید و نگار
3 گزارش کوتاه درباره نوید و نگار قبل از هرچیزی باید بگم احتمالا از این داستان خوش‌تون نمی‌آد. اما به قول یحیی سورآبادی، همون که برای بچه‌ها قصه می‌نویسه، گاهی از چیزی که امروز خوش‌تون نمی‌آد ممکنه فردا خوش‌تون بیاد. اگه از اون آدم‌هایی هستید که می‌تونید تا فردا صبر کنید، گمونم بد نیست داستان رو بخونید. جدی می‌گم. نوشتن‌اش یکی دو سال طول کشیده اما شرط ...
روی ماه خداوند را ببوس
روی ماه خداوند را ببوس هر کس روزنه‌ایست به سوی خداوند، اگر اندوهناک شود. اگر به شدت اندوهناک شود.
زیر نور کم (مجموعه کامل داستان‌های کوتاه 1371 تا 1395) مجموعه داستان
زیر نور کم (مجموعه کامل داستان‌های کوتاه 1371 تا 1395) مجموعه داستان حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه می‏کنم، احساس می‏کنم هر کدام از آن‏ها عکس‏های واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آن‏ها را نوشته است. اگر جسمانیت ما را دوربین‏های عکاسی زیر نور کافی به تصویر می‏کشند، باری ابزار عکاسی روح، به گمانم، کلمات است. بدین‏گونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است ...
روی ماه خداوند را ببوس (پالتویی)
روی ماه خداوند را ببوس (پالتویی) هر کس روزنه‌ایست به سوی خداوند، اگر اندوهناک شود. اگر به شدت اندوهناک شود.
مشاهده تمام رمان های مصطفی مستور
مجموعه‌ها