رمان ایرانی

اسفار کاتبان

قصه
9789644161742
۱۳۸۱
۱۹۲ صفحه
۱۵۵۶ مشاهده
۱ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ابوتراب خسروی
صفحه نویسنده ابوتراب خسروی
۱۱ رمان ابوتراب خسروی در سال ۱۳۳۵ در شهر فسا متولد شد. پدرش نظامی بود؛ به همین دلیل سال‌های جوانی او در شهرهای مختلف ایران گذشت. در سال‌های ۱۳۴۸ و ۱۳۴۹ در دبیرستانی در اصفهان درس می‌خواند و شاگرد هوشنگ گلشیری، نویسنده‌ی فقید ایرانی بوده‌است. او لیسانس آموزش ابتدایی دارد و سال‌ها در شیراز به کودکان عقب‌ماندهٔ ذهنی آموزش می‌داده است. در حال حاضر بازنشسته شده و در شهر شیراز زندگی می‌کند. خسروی متأهل است و سه فرزند دارد.
دیگر رمان‌های ابوتراب خسروی
هاویه
هاویه ... من به داستان به عنوان یک کپی از زندگی نگاه نمی‌کنم. کپی کردن شکل عادی بخشی از زندگی برای من نویسنده ارزشی ندارد. داستانی که می‌نویسم باید جهانی تازه، شرایطی تازه، داشته باشد. باید اشیا و رفتار اشیا شکل بدیعی به داستان بدهد. باید یک زیبایی تازه خلق کرد. زیبایی‌ای که حتما معنادار خواهد بود... ...
آواز پر جبرئیل
آواز پر جبرئیل از چارچوب پنجره‌ها می‌دیدم که چطور شب‌ها و روزها، و ماه‌ها و زمستان و بهار می‌گذرند. دیگر احسان آن حیوان اسیر نداشتم که قبل از هر چیزی به چگونگی پروازم فکر کنم. خاطره‌ی پریدن و آن شکارهای خونین را به رنگ رویایی سرخ در خواب‌های سال‌های دور به یاد می‌آوردم. تا روزی که در چارچوب پنجره‌ها دیگر هیچ نگهبانی نبود ...
قصه ایرانی (رود راوی)
قصه ایرانی (رود راوی) آن‌وقت به او غشغشه می‌خندد و می‌گوید عشق تو که شوی منی به پشیزی هم نمی‌ارزد، یادت باشد که بوتراب کاتب سلسله‌النسب روسپیان را با نام من در رساله‌اش ابتدا کرده است. آن‌وقت تو می‌خواهی آب توبه را بر سر سحاب اوسط غفر بریزی.
مشاهده تمام رمان های ابوتراب خسروی
مجموعه‌ها