رمان خارجی

دانشکده‌های من

(My universities)

در این کتاب ماکسیم گورکی جوانی خود را با ساده‌ترین زبانی شرح می‌دهد. جنبه فکری این کتاب بر جنبه داستانی آن می‌چربد. مسائل ضروری اجتماعی و فلسفی مورد بحث قرار می‌گیرد. افکار گوناگونی تجلی کرده و مورد تحلیل واقع می‌شود.

نگاه
9789643515836
۱۳۸۹
۲۳۲ صفحه
۱۰۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
ماکسیم گورکی
صفحه نویسنده ماکسیم گورکی
۱۶ رمان آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف (به روسی: Алексей Максимович Пешков) که بیشتر با نام ماکسیم گورکی (به روسی: Максим Горький) شناخته می‌شود (۲۸ مارس ۱۸۶۸ - ۱۸ ژوئن ۱۹۳۶)، داستان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و مقاله‌نویس انقلابی روس و از بنیان‌گذاران سبک رئالیسم سوسیالیستی بود. از آثار او می‌توان نمایشنامهٔ چهار پرده‌ای در اعماق، رمان مادر (که معروف‌ترین اثر او نیز هست)، آدم بیکاره، ارباب، آرتامانوف‌ها (که در ایران به نام تجارت آرتامانوف معروف است) و استادان زندگی را ذکر کرد. گرچه او را بیش‌تر به ...
دیگر رمان‌های ماکسیم گورکی
استادان زندگی و داستان‌های دیگر
استادان زندگی و داستان‌های دیگر وقتی که او با عجله از اتاقم در رفت، من به کنار پنجره رفتم، دستم را که هنوز از مشتی که به جمجمه‌اش زده بودم درد می‌کرد و گرم بود روی شیشه گذاشتم تا خنک بشود. او زیر پنجره‌ام ایستاده بود و به من اشاره می‌کرد. پنجره را گشودم و پرسیدم: ـ دیگر چه میل دارید؟
26 نفر و یکی
26 نفر و یکی تانیا همچنان هر روز صبح برای گرفتن بیسکویت می‌آمد و همواره دوست‌داشتنی، مهربان و شاد بود. می‌خواستیم در مورد سرباز با او صحبت کنیم اما او به سرباز لقب ‹‹ گوساله چشم ورقلنبیده›› و چیزهای خنده‌دار دیگر داد و خیال ما را راحت کرد. از اینکه می‌دیدیم دیگر دخترهای کارگاه گلدوزی با سرباز رفیق شده‌اند به دختر کوچولوی خودمان افتخار ...
نخستین عشق
نخستین عشق من می‌بایست تکه‌های خود واقعی‌ام را از خاطرات پریشان ماجراهای زندگی‌ام بیرون می‌کشیدم تا ‌آن موقع توانش را نداشتم حتی می‌ترسیدم این‌کار را بکنم. من کی بودم؟ چی بودم؟ سؤالی که از زندگی بازم می‌داشت. روزگارم را سیاه کرده بود و زندگیم را تلخ کارم به جای رسید که می‌خواستم را سربه‌نیست کنم مردم را درک نمی‌کردم و ‌آن نوع ...
ولگردان و داستان‌های دیگر
ولگردان و داستان‌های دیگر داستان‌های این مجموعه عبارتند از: در استپ، بابا آرخیپ و لنکا، سرود شاهین، یملییان پیلایی، خان و پسرش، زاز و برینا، ماکارچودرا، بیست و شش و یک، پیک توفان، بچه‌ها، عجوزه ایزرگیل، پدر و پسر، عبرانی، ابلیس، خواننده، خواهر و برادر
مادر
مادر هر روز در دود و بوی روغن آکنده در فضای شهرک کارگری، سوت کارخانه می‌‌غرید و می‌لرزید، و آدم‌هایی اخمو با عضلاتی هنوز خسته، هم‌چون سوسک‌های وحشت‌زده، به شتاب از کلبه‌های کوچک خاکی رنگ بیرون می‌پریدند...
مشاهده تمام رمان های ماکسیم گورکی
مجموعه‌ها