۵۲ رمان
اریک امانوئل اشمیت نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلسوف فرانسوی است. نوشتههای او به ۴۳ زبان دنیا منتشر شده و نمایشنامههای او در بیش از ۵۰ کشور روی صحنه رفتهاست.
چندین جایزه تئاتر مولیر فرانسه، جایزه بهترین مجموعه داستان گنکور، جایزه آکادمی بالزاک همراه بسیاری از جوایز فرانسوی و خارجی از جوایز اهداشده به اشمیت است.
نمایشنامههایی از او نظیر «خرده جنایتهای زناشویی» و «مهمانسرای دو دنیا» و آثاری از مجموعه داستان «گلهای معرفت» مانند «میلارپا»، «ابراهیم آقا و گلهای قرآن»، «اسکار و خانم ...
میلاروپا
سیمون هر شب خواب میبیند که زنی، معمایی برایش تعبیر میکند؛ در جسم او روح میلاروپا، راهب مشهور تبتی 900سال پیش که نفرتی شدید از برادر زادهاش دارد حلول کرده است. سیمون برای رهایی از این چرخه تناسخی دائمی باید ماجرای این دو مرد را حکایت کند، خود را با ایشان همذات سازد، یعنی هویت آنان را با خود در ...
اسباب خوشبختی
این کتاب مجموعهای است از 4 داستان کوتاه اریک امانوئل اشمیت به انتخاب شهلا حائری. در این داستانهای اریک امانوئل اشمیت بار دیگر با ظرافت خاص خود به جستجو در درون شخصیتها و روابط انسانها میپردازد. گاهی از خوشبختی متزلزل یک زن میگوید، زمانی از غفلت یک پدر، گاهی از نیروی خاطرات و همواره از مرز میان واقعیت و تخیل ...
انجیلهای من
اینک این رویای دراماتیک است. اقتباسی به شمار نمیرود، بلکه بازنویسی است، متنی است متفاوت، جاندارتر، عصبیتر و با عضلههای خشک.
2 شخصیت اصلی، عیسی و پیلات، برای آن چه روی میدهد آماده نشدهاند: از ابتدا دارای ذهنهایی منطقی هستند و میخواهند دنیا را به گونهای که به آنان آموختهاند، بدون منطقههای تاریک یا روشن، جدولبندی شده بر اساس دانش، سنت ...
کشتیگیری که چاق نمیشد
از آنجایی که من لاغر و دراز و بیحال و وارفته بودم، وقتی که شومینتسو از جلویم رد میشد، فریاد میکشید:
من یم مرد تنومند رو تو وجود تو میبینیم.
کفریکننده بود! من از روبهرو مثل پوست خشکشده یک شاهماهی بودم که بر روی یک چوب کبریت قرار گرفته بود؛ از نیمرخ... کسی نمیتوانست از نیمرخ مرا ببیند، من تنها از دو ...
فردریک یا تاتر بولوار
در تاتر بولوار هستیم. تاتری که صحنه زندگی را تصویر میکند. در آنجا عشق، کینه و دسیسه انسانها را به یکدیگر پیوند میدهد.
اریک امانوئل اشمیت در این نمایشنامه از زندگی بازیگر بنام رمانتیک، فردریک لومتر الهام گرفته است. بازیگری که از هیچ چیز پروا ندارد به جز عشق و آنگاه که دل در گرو مهر زن جوان مرموزی مینهد، باید ...