چند روز بود که یکی از دندانهای بالاییام لق شده بود. با زبانم با آن بازی می کردم. بعضی وقتها یک کمی درد می گرفت، ولی باز هم به این کار ادامه میدادم. دیروز ظهر وقتی مامان رفته بود آشپزخانه تا کباب بیاورد، یک تکه نان گاز زدم و تق دندانم افتاد. خیلی ترسیدم و زدم زیر گریه.