احساس پنهان
قصه مردی شصت ساله است که با یک ازدواج تحمیلی زندگی میگذراند، در پی ماجرایی پر نشیب و فراز دلباخته زنی جوان میشود...
نامههای پراکنده
نامههای پراکنده که درد دلهای اجتماعی زنی به شوهر سابقش، جوانی از گوشه زندان، و پدری به نوهاش است. به اضافه داستانی مرتبط بهنام بیگانهای در خانه خود.
رها
گردی روی آینه
محسوسترین چیزی که از مقابل چشمانم دور نمیشود و دورترین افق خاطراتم، در میان ابرهای تیره و مبهمی که طوفان زمان و بادهای حوادث به سرعت گاه تاریک و گاهی روشن، زمانی دور و ناپدید میگردد چهره محزون و نگاههای غمگین مادرم است که وقت و بیوقت به علامت تاسف سر تکان میداد و میگفت:
-((تا کی میخواهی زانوی غم ...