رمان خارجی

پس از تشییع جنازه

(Funerals are fatal)

خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.

رویا سعیدی
هرمس
9789647100632
۱۳۹۰
۳۱۸ صفحه
۲۹۰۷ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
موج‌سواری
موج‌سواری در زندگی هر آدمیزادی موجی است، که اگر آن را موقع مد دریابد و بر آن سوار شود قرین مکنت و نیک‌بختی می‌شود ولی اگر از آن غفلت کند در سفر زندگی اسیر گرداب نکبت و شوربختی خواهد شد. همه ما در چنین دریای پهناوری شناوریم، پس باید به موقع آن موج را بشناسیم و بر آن سوار شویم وگرنه ...
مرکب مرگ
مرکب مرگ صدایش با فریاد بلندی اوج گرفت... و فریاد حیوانی وحشتناک دیگری هم از بلا برخاست. از جا بلند شد، برق یک چاقو به چشم خورد... جیغ هولناک در گلو خفه‌شده‌ای از جوجه‌ خروس بلند شد... خون به داخل کاسه مسی می‌ریخت. بلا کاسه در دست دوان‌دوان آمد. جیغ می‌کشید و می‌گفت: خون... خون... خون! تایرزا یکباره دستکش را از داخل ...
دختر سوم
دختر سوم خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.
قتل با کتاب جادو
قتل با کتاب جادو در جزیره قاچاقچیان هتلی وجود دارد. خانم صاحب هتل سعی می‌کند هتلش را خوشنام نگه دارد، ولی به طور ناخواسته درگیر ماجرایی می‌شود، هتل او مرکزی برای گذران تعطیلات تابستانی است ولی زمانی که داستان شروع می‌شود، رنگ و روی دیگری به خود می‌گیرد، انگیزه قاچاق، سوداگران را به آن جزیره می‌کشاند و آسایش مسافران را به ناآرامی تبدیل ...
دروازه سرنوشت
دروازه سرنوشت شهر دمشق چهار دروازه عظیم دارد. دروازه سرنوشت، گذرگاه صحرا، مغار فلاکت، قلعه ترس. منم دروازه بغداد، گذرگاه دیار بکر. ای کاروان مکن از این گذر عبور، یا بگذری اگر، آوازه‌خوان مشو. آیا شنیده‌ای تو سکوتی را، در مرگ ماکیان، گویی هنوز سوت پرنده‌ای به گوش می‌رسد؟
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها