کوپه شماره 5
در ساختمان را که باز کرد، اول دستها را دید. بعد نفهمید چطور چنگ انداختند و از روی موزاییکها بلندش کردند. تا آمد فریاد بزند و کمک بخواهد چسبی دهانش را بست. دست و پایی زد تا از دستانش بیرون بیاید. زورش نرسید. دمپاییها از پاهاش درآمدند و روی موزاییکهای کف پیادهرو افتادند. زورکش بردند و هلش دادند توی پرادو. ...
تونل
مجموعه داستان «تونل» حکایت از سبک و سیاق نویسندهای دارد که شخصیتهایش را در موقعیتهایی رازناک به تصویر میکشد و مخاطب را با لایههای دیگری از زندگی روزمره آشنا میکند. توجه به زبانی ساده و روان از مهمترین ویژگیهای این نویسنده است و این مهم در داستانهای تونل به اوج میرسد. هنر او درهمآمیزی استادانه واقعیت و خیال است. خودش ...
سرود مردگان
وقتی کتاب را میخونی، او جون میگیرده و از لابهلای خط نوشتههای سیاه میزنه بیرون و حاضر میشه بالای سر کتابخون. یادگار مرد رشید بود. او هم لابد مهرش را به دل گرفته بود و حالا که مرده، آمده بالای سر مزارش، کاری کرده که کسی از جای مزار سر در نیاره و هیچکس بالای سر یادگار نره، الا خودش. ...
کشتی توفانزده
کشتی توفانزده داستانی است در دو زمان. داستانی که در یک جزیره میگذرد و آدمهایی که انگار هرچه میکنند نمیتوانند از این مکان خلاص شوند. مهندسان و کارگرانی که پی طلبشان در جزیره گیر کردهاند. رمان فصلهایی کوتاه و روایتی پرضرباهنگ دارد. مدام اتفاقهای تازه روی میدهد و مشخص نیست که چه کسی در این بلبشو صادق است. هر کدام ...