رمان ایرانی

ماموریت جیکاک (صدای سروش)

«بلند شدم رفتم از لابه‌لای تکه پارچه‌های رنگارنگ راه باز کردم و از اتاق بیرون زدم. از میان عوعوی سگ‌ها. صدای گوسفندها و گاوها به میان آبادی رسیدم که صنم را دیدم. بزغاله تازه‌زایی را بغل کرده بود و از میان در باز آغل نگاهم می‌کرد. هر بار می‌دیدمش، مهرش بیشتر به دلم می‌افتاد. آرزو می‌کردم کاش تنها ما دو نفر در این آبادی بودیم، نه ماموریتی بود، نه عصا و کلاه و نه کلارکی در لندن.»

نیماژ
9786003673748
۱۳۹۷
۱۸۴ صفحه
۱۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فرهاد کشوری
۱۱ رمان Farhad Keshvari
دیگر رمان‌های فرهاد کشوری
سرود مردگان
سرود مردگان وقتی کتاب را می‌خونی، او جون می‌گیرده و از لابه‌لای خط نوشته‌های سیاه می‌زنه بیرون و حاضر می‌شه بالای سر کتاب‌خون. یادگار مرد رشید بود. او هم لابد مهرش را به دل گرفته بود و حالا که مرده، آمده بالای سر مزارش، کاری کرده که کسی از جای مزار سر در نیاره و هیچ‌کس بالای سر یادگار نره، الا خودش. ...
تونل
تونل مجموعه داستان «تونل» حکایت از سبک و سیاق نویسنده‌ای دارد که شخصیت‌هایش را در موقعیت‌هایی رازناک به تصویر می‌کشد و مخاطب را با لایه‌های دیگری از زندگی روزمره آشنا می‌کند. توجه به زبانی ساده و روان از مهم‌ترین ویژگی‌های این نویسنده است و این مهم در داستان‌های تونل به اوج می‌رسد. هنر او درهم‌آمیزی استادانه واقعیت و خیال است. خودش ...
گره کور
گره کور
صدای سروش
صدای سروش من هم وظیفه‌ام را انجام می‌دهم. موفقیت من شکست دیگری است. من نمی‌خواهم بازنده باشم. انجام این کارها هیچ ارتباطی به من ندارد. من خودم نیستم. جیکاک را در غار جا گذاشتم. من آقا هستم. مردی که وظیفه دارد و نقشی که باید ان را خوب بازی کند.
کوپه شماره 5
کوپه شماره 5 در ساختمان را که باز کرد، اول دست‌ها را دید. بعد نفهمید چطور چنگ انداختند و از روی موزاییک‌ها بلندش کردند. تا آمد فریاد بزند و کمک بخواهد چسبی دهانش را بست. دست و پایی زد تا از دستانش بیرون بیاید. زورش نرسید. دم‌پایی‌ها از پاهاش درآمدند و روی موزاییک‌های کف پیاده‌رو افتادند. زورکش بردند و هلش دادند توی پرادو. ...
مشاهده تمام رمان های فرهاد کشوری
مجموعه‌ها