تقدیم به چند داستان کوتاه
سردسته هجومبرندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمههای بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشتاندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی ...
شب ممکن
به خاطر کاغذهای مچاله کنار سطل آشغال اتاقم است که نمیدانم به رمانت به چشم یک منتقد نگاه کنم یا یکی از شخصیتها. همه این کاغذپارهها نوشتههایی هستند که در آنها سعی کرده بودم در برابر رمانت ـ نمیدانم بنویسم رمانت، رمان هاله یا رمانم ـ نقش منتقدی خارج از گود را بازی کنم. نمیشود، نشد. شاید نگهشان دارم تا ...
شهربانو
سکوت مثل یکچیز ناخوانده و حتا زشت، کل خانواده را بیحوصله کرده بود. شهربانو باید ادامه میداد. نباید مثل دخترهای رمانتیک حرف میزد، مثل آنهایی که زندگی را از روی رمانها و دفتر کلمات قصار دخترهای دبیرستانی یاد میگیرند و تفسیر میکنند. اما خودش هم خوب میدانست تنها مهمات او در این جنگ نابرابر، همان تسلیحات دفترهای صورتی گلدار دخترهای ...
تقدیم به چند داستان کوتاه
سردسته هجومبرندگان، ریش بلند و سفیدی داشت. چکمههای بنددار بلندش هم تا زانو ادامه داشت. مرد درشتاندامی بود و چپق درازی به دهان داشت. بقیه افرادش در جای جای محلی که ما در آن در حال ترقص بودیم، مستقر شدند و گویی همه ما را زیر نظر داشتند. سردسته، چپق را از دهانش بیرون آورد و گفت:‹‹ من ژنرال تولستوی ...
شهریور شعلهور
«شهریور شعلهور» رمانی است که در ژانر تریلر نوشته شده و ادامهای بر کتاب «مرداد دیوانه» است. داستانش هم از اینقرار است: ۴۸ ساعت پس از ماجراهای مرداد داغ و دیوانه، شهراد شاهانی و ساغر سرایش توسط پلیس به همکاری دعوت میشوند. در همان ابتدای کار، اطلاعاتی به دستشان میرسد که متوجه میشوند تمام حوادثی که در مرداد دیوانه پشت ...