رمان ایرانی

اتوبوس

چکاوک
9789641153429
۱۳۸۸
۴۷۲ صفحه
۱۵۱۹ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فهیمه رحیمی
صفحه نویسنده فهیمه رحیمی
۲۹ رمان در 23 خرداد ماه 1331 در تهران دیده به جهان گشودند . اولین قطعه ادبیشان به نام دلم برای پروانه می سوزد رادر 9سالگی نوشتند.
در سال 1347 ازدواج نمودند و حاصل ازدواجشان دو فرزند به نامهای بابک و بهارک شد. سه سال مشغول به فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه آب منگل در کرج شدند . با پشتکار و علاقه ای که به خواندن و نوشتن کتاب داشتند اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی منتشر ...
دیگر رمان‌های فهیمه رحیمی
رز کبود
رز کبود مات و مبهوت چشم به دهان پسرعمو رسول دوخته بود که داشت با آب و تاب خبر معاون سیاسی شدن آقا نعیم را تعریف می‌کرد و از او متعجب‌تر خانم و آقای رازقی بودند که با نگاه ناباور خود به رسول چشم دوخته بودند. نعیم و معاون سیاسی! رسول وقتی از سخن بازایستاد رو به عمویش کرد و پرسید: ـ ...
حرم دل
حرم دل حرف من اینه که نمی‌خوام دیگه تو این خونه زندگی کنم. دلم می‌خواد برم شهرستان. حرف آخر اینه که می‌خوام تنها باشم و در تنهایی به زندگی خودم فکر کنم.
برجی در مه
برجی در مه آیدا که از صدای پدر سر از در هال بیرون آورده بود و به پدر می‌نگریست با دیدن پاکت در دست او، خوشحال به حیاط دوید و او هم با بانگی بلند فریاد کشید: بالاخره رسید. پدر به چهره شاد دخترش نگریست و از سر افسوس سر تکان داد و با انداختن آن به روی زمین از خانه خارج شد. با ...
اتوبوس
اتوبوس به همه چیز می‌توانم فکر کنم جز اینکه یتیم شده‌ایم. چگونه می‌توانم باور کنم که خوشبختی‌مان در اثر بی‌مبالاتی یک راننده خواب‌آلود اتوبوس تبدیل به مصیبت و بدبختی شده باشد؟ این اتفاقات فقط در ستون‌های حوادث روزنامه باورکردنی است و پذیرفتن اینکه ما نیز جزو آن دسته افراد مصیبت دیده قرار گرفته‌ایم، برایم قابل پذیرش نیست. هنوز دوست دارم ...
عالیه
عالیه زنگ خانه و لحن زنگ‌دار مهربانو که گفت آمدم، عالیه را از اتاق بیرون و از بالای پله‌ها به تماشای تازه واردین کشاند. در همهمه سلام و احوالپرسی و رد و بدل شدن بوسه بر گونه، عالیه مهمانان را ارزیابی می‌کرد. سن پنجاه سال به بالا. موها رنگ شده. لباس‌ها اتوکشیده و مدل‌‌ها سنگین و متناسب با سن آن‌ها. کت ...
مشاهده تمام رمان های فهیمه رحیمی
مجموعه‌ها