۲۹ رمان
در 23 خرداد ماه 1331 در تهران دیده به جهان گشودند . اولین قطعه ادبیشان به نام دلم برای پروانه می سوزد رادر 9سالگی نوشتند. در سال 1347 ازدواج نمودند و حاصل ازدواجشان دو فرزند به نامهای بابک و بهارک شد. سه سال مشغول به فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه آب منگل در کرج شدند . با پشتکار و علاقه ای که به خواندن و نوشتن کتاب داشتند اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی منتشر ...
کوچه باغ یادها
کوچه باغ یادها گوشهای از خاطرات تلخ وشیرین زندگی در کوچههای باریک و بلند خیابان ری و بازارچه نایبالسلطنه با مردمی که صف و محبت آنان را میتوان به لطافت باران و برگ گل تشبیه کرد، است. کوچههایی که نامها و یادهایی را در سینه حفظ کرده است که گذشت زمان نیز مهر فراموشی بر آن ننواخته و همین کوچهها ...
خلوت شبهای تنهایی
پنجره
با صدای آرام مادر، که طنین سالهای خستگی است، نام خود را میشنوم. از پله به زیر میآیم و چشمم بر توده اثاث پیچیده ثابت میماند. اثاث در کارتنهای جداگانه برای حمل آماده هستند. صدا در اتاقی خالی میپیچد، همه چیز برای رفتن و نقل مکان آماده است. تا دقایقی دیگر باید از این خانه برویم. خانهای که خاطرات کودکیام ...
شیدایی
در مطب را که باز کردم لحظهای ایستادم. در سالن انتظار دو زن و سه مرد به انتظار نوبت نشسته بودند. قدم پیش گذاشته و بدون توجه به نگاه بیماران تا نزدیک میز منشی دکتر پیش رفتم و با نگاهی سطحی به ساعت روی دیوار گفتم: من برای ساعت هفت وقت گرفتهام. خانم منشی لبخندی بر لب آورد و گفت: ...
ابلیس کوچک
آنجا که عشق همراه یک طوفان به بلندای آسمان میرود و چون ریگهای روان به همه جا مینشیند، قصهای آغاز میشود. قصهای که در تنگترین و داغترین قفس تعصب اسیر و بیمار است. گرچه باد بوی گلهای محمدی را با خود دارد، گرچه خاک زبان یکرنگی و صداقت است، گرچه آسمان پاک و گسترده است. اما این هنگام که در ...