رمان ایرانی

به همه چیز می‌توانم فکر کنم جز اینکه یتیم شده‌ایم. چگونه می‌توانم باور کنم که خوشبختی‌مان در اثر بی‌مبالاتی یک راننده خواب‌آلود اتوبوس تبدیل به مصیبت و بدبختی شده باشد؟ این اتفاقات فقط در ستون‌های حوادث روزنامه باورکردنی است و پذیرفتن اینکه ما نیز جزو آن دسته افراد مصیبت دیده قرار گرفته‌ایم، برایم قابل پذیرش نیست. هنوز دوست دارم به گذشته فکر کنم...

پگاه
9789646503267
۱۳۸۸
۴۷۲ صفحه
۲۳۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فهیمه رحیمی
صفحه نویسنده فهیمه رحیمی
۲۹ رمان در 23 خرداد ماه 1331 در تهران دیده به جهان گشودند . اولین قطعه ادبیشان به نام دلم برای پروانه می سوزد رادر 9سالگی نوشتند.
در سال 1347 ازدواج نمودند و حاصل ازدواجشان دو فرزند به نامهای بابک و بهارک شد. سه سال مشغول به فراگیری علوم دینی در حوزه علمیه آب منگل در کرج شدند . با پشتکار و علاقه ای که به خواندن و نوشتن کتاب داشتند اولین کتاب خود را با عنوان بازگشت به خوشبختی منتشر ...
دیگر رمان‌های فهیمه رحیمی
شیدایی
شیدایی در مطب را که باز کردم لحظه‌ای ایستادم. در سالن انتظار دو زن و سه مرد به انتظار نوبت نشسته بودند. قدم پیش گذاشته و بدون توجه به نگاه بیماران تا نزدیک میز منشی دکتر پیش رفتم و با نگاهی سطحی به ساعت روی دیوار گفتم: من برای ساعت هفت وقت گرفته‌ام. خانم منشی لبخندی بر لب آورد و گفت: ...
کوچه باغ یادها
کوچه باغ یادها کوچه باغ یادها گوشه‌ای از خاطرات تلخ وشیرین زندگی در کوچه‌های باریک و بلند خیابان ری و بازارچه نایب‌السلطنه با مردمی که صف و محبت آنان را می‌توان به لطافت باران و برگ گل تشبیه کرد، است. کوچه‌هایی که نام‌ها و یادهایی را در سینه حفظ کرده است که گذشت زمان نیز مهر فراموشی بر آن ننواخته و همین کوچه‌ها ...
ماندانا
ماندانا مادر با صدای بلند آب و پنبه طلبید، احد کیف خود را باز کرد وسایل پانسمان را خارج کرده و هنگامی که دختر جوان با آب و پنبه نزدیک شد در یک نگاه او را شناخت. نزدیک بود کنترل خود را از دست بدهد و آب را روی پسر مجروح بریزد اما پیش از آن که دختر جوان و ...
بازگشت به خوشبختی
بازگشت به خوشبختی
حرم دل
حرم دل حرف من اینه که نمی‌خوام دیگه تو این خونه زندگی کنم. دلم می‌خواد برم شهرستان. حرف آخر اینه که می‌خوام تنها باشم و در تنهایی به زندگی خودم فکر کنم.
مشاهده تمام رمان های فهیمه رحیمی
مجموعه‌ها