وقایع اتفاقیه (47 داستان)
این کتاب مجموعهی داستانهاییست که در طول یک سال در ستون " وقایع اتفاقیه"ی روزنامهی " شرق" چاپ شده است. وقایعاتفاقیهنویس میگوید من داستانی که وقایع اتفاقیه نباشد سراغ ندارم. شما چه اسمی برای واقعهای که اتفاق میافتد پیشنهاد میکنید؟ وقایع اتفاقیهنویس میگوید من هیچ داستانی که اتفاقی توش نیفتد سراغ ندارم. وقایع اتفاقیه داستان است و داستاننویس کار دیگری ...
بالون مهتا
سوار باد شد و رفت روی دریا... نه قطبنما داشت و نه میدانست کجاست و کجا دارد میرود و نه میتوانست هیچ تغییری در جهت حرکت بالون بدهد - تسلیم باد بود. با خودش عهد کرد که به هر جایی که رسید، به جای هر کار دیگری مثل تلفن زدن به دفتر شرکت در دهلی و خبر دادن از سلامت ...
عرض حال
12 داستان
چرخ فلک، پارک به شرط آرایشگاه، مردی که از هواآمد، تیرخوردهها، شازدهکوچولو، شب خداحافظی، کارت پستال، میز، صدای پا، ناخدا، بزرگترین خانه دنیا و بزرگترین نویسنده دنیا، دوازده داستان این مجموعه را تشکیل میدهند.
سفر کسرا
هر چه قطار به خود شهر نزدیک تر می شد مه غلیظ تر می شد. اولین روشنایی ها که از مشرق دمید قطار از میان جلگه ی وسیعی می گذشت و تا چشم کار می کرد مزرعه بود - مزرعه های مرز بندی شده و منظم ـ و انتهای مزرعه پیدا نبود مه بود یا تاریکی .