رمان خارجی

اولین پرونده‌های پوارو

خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد. آگاتا کریستی در این کتاب، شیوه‌های سنتی تحقیقات جنایی را واژگون می‌کند و با کاوش در تاریک‌ترین زوایای ذهن انسان، انگیزه‌های شیطانی ذهن او را مورد بررسی قرار می‌دهد.

هرم
9789641154266
۱۳۸۶
۳۸۴ صفحه
۱۶۵۵ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
شیطان زیر آفتاب
شیطان زیر آفتاب خلاصه به شوهرم گفتم الان فقط دلم جای ساکت کنار دریا می خواد که آرامش داشته باشم... مگه نه آدل؟ اینگلیش ریوی‌یرا هم دقیقا یه همچین جاییه. هم خوش منطره است، هم راحته و هم از همه لحاظ اعیونیه. آبشم خیلی بهداشتیه، مگه نه آدل؟ آره عزیزم؟
قتل در تعطیلات
قتل در تعطیلات دوازده... چهارده... پانزده سال گذشته بود. کار درستی کرده بود. قضاوتش کاملا درست بود. بشدت عاشق ورونیکا بود،‌ ولی می‌دانست که به جایی نمی‌رسد. ورونیکا قورتش می‌داد. همه جسم و روحش را می‌بلعید. ورونیکا خودخواه‌ترین آدم روی زمین بود و اصلا هم از این خودخواهی خجالت نمی‌کشید.
قتل در زمین گلف
قتل در زمین گلف آگاتا کریستی (1976-1890) را در سراسر جهان به عنوان ملکه جنایت می‌شناسند. هفتاد و شش رمان پلیسی وی به یکصد زبان ترجمه شده است. خانم کریستی بعد از جنگ جهانی اول نوشتن را با خلق هرکول پوآرو آغاز کرد. او بعد از شرلوک هلمز مشهورترین کاراگاه افسانه‌ای دنیاست.پوآرو، مارپل، ودیگر کاراگاهان این نویسنده بزرگ، بارها بر پرده سینما ظاهر ...
قتل در خواب‌گاه دانشجویی
قتل در خواب‌گاه دانشجویی پوآرو اخمهایش را توی هم کرد. خانم لمون؟ بله آقای پوآرو؟ از لحنش معلوم بود که خودش هم باورش نمی‌شود. چون خانم لمون با وجود قیافه‌ کریهش کارمند قابلی بود و هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کرد. هیچ‌وقت بیمار نمی‌شد، خسته نمی‌شد، ناراحت نمی‌شد، سمبل نمی‌کرد. در واقع موقع کار اصلا آدم نبود. ماشین بود. بهترین منشی دنیا بود. از همه چیز خبر داشت. به همه ...
معمای کارائیب
معمای کارائیب سرگرد مکث کرد و سپس عکس کوچکی را از لابلای محتویات کیفش بیرون کشید. به دقت به آن نگریست و گفت: میل دارید عکس یک قاتل را ببینید؟ سرگرد داشت عکس را به دست خانم مارپل می‌داد که به یک‌باره حرکت دستش متوقف شد. انگار خشکش زده بود. بیش از پیش به قورباغه‌ای چاق و چله شباهت پیدا کرده بود. به ...
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها