رمان خارجی

شرارتی زیر آفتاب

(Evil under the sun)

خانم آگاتا کریستی بدون شک پرآوازه‌ترین نویسنده داستان‌های پلیسی جنایی در سراسر جهان است. قهرمان بسیاری از داستان‌های او یک کاراگاه باهوش کوتاه قد و بذله‌گوی بلژیکی به نام هرکول پوارو است که نظیر خالق خود، در بین ادبیات پلیسی، شهرت و محبوبیت فراوانی دارد.

هرمس
9789643635749
۱۳۸۸
۲۵۸ صفحه
۲۲۱۲ مشاهده
۰ نقل قول
آگاتا کریستی
صفحه نویسنده آگاتا کریستی
۱۱۳ رمان بانو آگاتا کریستی، نویسنده انگلیسی داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او با نام مستعار ماری وستماکوت (به انگلیسی: Mary Westmacott) داستان‌های عاشقانه و رومانتیک نیز نوشته‌است، ولی شهرت اصلی او بخاطر ۶۶ رمان جنایی اوست. داستان‌های آگاتا کریستی، بخصوص آن دسته که در باره ماجراهای کارآگاه هرکول پوآرو و یا خانم مارپل هستند، نه تنها لقب «ملکه جنایت» را برای او به ارمغان آوردند بلکه وی را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مبتکرترین نویسندگانی که در راه توسعه و ...
دیگر رمان‌های آگاتا کریستی
راز حباب‌ها
راز حباب‌ها کتاب حاضر یکی از معروفترین کتاب‌های خانم کریستی است که بدون حضور کارآگاهش، هرکول پوآرو خواننده را محصور خود می‌کند. شاید آگاتا کریستی می‌خواهد به خوانندگان یادآوری کند که عنوان ملکه جنایت تا ابد از آن اوست.
آواز قو
آواز قو خانم وینسنت مشغول جمع زدن اعداد و ارقام بود. یکی دو بار آه کشید و دست بر پیشانی دردناکش گذاشت. از قدیم از حساب متنفر بود. ولی حالا مجبور بود این کار را انجام بدهد. مجبور بود پشت سر هم خرده‌حساب‌ها و خرج‌های کوچک را با هم جمع بزند و حاصل این جمع‌ها هم همیشه متحیرش می‌کرد و زنگ خطر ...
سوزش سر انگشتان
سوزش سر انگشتان تاپنس نفس عمیقی کشید... ناگهان متوجه سایه‌ای در پشت سرش شد، ولی قبل از آنکه برگردد... ضربه‌ای محکم به سرش خورد. همراه سنگ قبر به زمین افتاد و با دردی کشنده بیهوش شد.
قتل‌های الفبایی قتل در زمین گلف
قتل‌های الفبایی قتل در زمین گلف داستان قتل‌های سریالی است که ماموران پلیس هنوز نتوانسته‌اند قاتل را پیدا کنند و معما سربسته مانده است. ناگزیر دست به دامان گاراگاه مشهور و قهرمان داستان هرکول پوآرو می‌شوند و او که پی به ناتوانی پلیس برده بود از مدت ها قبل خود در پی حل این معما بود اما او هم از حل معما ناتوان است تا اینکه...
روشنایی ماندگار و چند داستان دیگر
روشنایی ماندگار و چند داستان دیگر مرد ژنده‌پوش از ردیف چهارم به جلو خم شده و ناباورانه به سن خیره شده بود. چشمان تیزبینش گرد شده بود. آهسته گفت: «نانسی تیلور! خدایا نانسی تیلور کوچک!» به بروشور نگاهی انداخت. یکی از نام‌ها درشت‌تر از بقیه چاپ شده بود. «الگا استورمر! پس این اسم را روی خودش گذاشته. احتمالا حالا دیگر خودش را یک ستاره می‌داند، این‌طور نیست ...
مشاهده تمام رمان های آگاتا کریستی
مجموعه‌ها