سلامانکاتری هیدل 13 ساله که همه او را سال صدا میکنند برای یافتن مادرش، به همراه پدربزرگ، عازم سفری طولانی میشود. در طول سفر، او داستان فیبی وینترباتوم را تعریف میکند، دختری که مادرش به طور ناگهانی ناپدید شده و پیغامهای اسرارآمیز دریافت میکند. در پشت داستان فیبی، داستان سال و جریان سفر بدون بازگشت مادرش وجود دارد. او کمتر از یک هفته فرصت دارد تا خودش را به مادرش برساند. سال مطمئن است که علیرغم مخالفت پدرش، این سفر تنها شانس او برای برگشت به موقعیت گذشته است.