خواهران کوچک ایلوریا و مرد کت شلوار مشکی
مجموعهی برج تاریک به این صورت آغاز میشود که رولند اهل گیلیاد، آخرین هفتتیرکش شریف دنیایی خسته به گونهای شگرف، تغییر یافته در جهت منفی، در پی جادوگری سیاهپوش است. مدتهاست که رولند به دنبال والتر است. در قسمت اول این مجموعه، او سرانجام به والتر میرسد. هر چند ماجرای این داستان (خواهران کوچک ایلوریا) زمانی اتفاق میافتد که رولند ...
راز
مردی به دلیل خیانت به همسرش ـ و به رغم عشقش به او ـ به ویلایش در کنار دریاچهای دور افتاده پناه میبرد تا رمانی جدید بنویسد.اما مردی غریبه از راه میرسد و او را متهم به سرقت ادبی میکند.سپس چند قتل و آتشسوزی رخ میدهد، اما هنوز رازی ناگشوده در میان است.
داستانهای پراکنده
برنت گلولهها را روی ریل سمت چپ ردیف کرد... کنار ریل به صف شدیم. گلولهها جلو چشمهای مصمممان میدرخشیدند. جان اولین کسی بود که صدای قطار را شنید، و وقتی به دستور برنت جلوتر رفتیم متوجه شدم دارم تند و تند زیر لب دعا میخواند. دووی کمی دورتر در سمت راست من ایستاد.
صدای غرش واگنهای قطار نزدیک شد، و کمی ...
مردی با کت و شلوار مشکی
شاید در آینده کسی دستنوشتههایم را پیدا کند و آنها را بخواند. به عقیده من احتمال آن خیلی زیاد است، چون آدمها تمایل دارند بعد از مرگ همنوع خود از اسرار زندگی و مرگ او سر در بیاورند. بله، از همین رو مطمئنا روزی خاطراتم را خواهند خواند... ولی آیا کسی داستانم را باور خواهد کرد؟!
نه... تقریبا مطمئنم که هیچکس ...
تاریکی مطلق (3 داستان کوتاه)
در داستان تاریک و جذاب معامله منصفانه کینگ خواننده را با استریتر ـ مردی مبتلا به سرطان ـ آشنا میسازد. او که برای افزایش طول عمرش حاضر است دست به هر کاری بزند، معاملهای عجیب با فروشنده دورهگردی انجام میدهد، فروشندهای که کارش افزایش و تمدید چیزها است. اما برای هر معامله، قیمتی گزاف باید پرداخت. در داستان یک ازدواج ...