۱۴ رمان
ژوزف کنراد با نام «تئودور کنراد نالچ کورزینوسکی» در سال ۱۸۵۷ در پادولیای اوکراین متولد شد، دشتی حاصلخیز بین لهستان و روسیه که زمانی بخشی از خاک لهستان بود و بعد جزو روسیه شد.
این منطقه از ملیتهای مختلفی تشکیل شده بود که چهار مذهب و جهار زبان و چندین طبقهٔ اجتماعی داشتند. آن بخشی که ساکنینش به زبان لهستانی حرف میزدند، و خانوادهٔ کنراد هم از آنها بود، آبا و اجدادی از طبقهٔ سلاچتا بودند که طبقهای پایینتر از اریستوکراتها ...
مرز سایه
رمان مرزسایه در مقایسه با بضی آثار کنراد،به مراتب درونگرایانهتر است.در این اثر معضل اصلی نه بروز ماجراهای پر فراز و نشیب ،که سکون و رخوت مرگبار ناشی از عدم وقوع ماجراست.محک اصلی برای تحول شخصیتی خام به شخصیتی پخته ،نوعی رکورد و عدم تحرک اسرار آمیز است که پنداری حاصل جادو و سحری نحس است.ناخدای کشتی سحر را میکشند ...
کاکا سیاه کشتی نارسیسوس
کنراد در رمان کاکا سیاه جمعی از جاشویان و فرماندهانشان در معرض شوم ترین پدیده دریایی ،که طوفانی طولانی و بسیار قدرتمند است قرار میدهد و واکنشهای آن را تحلیل میکند.کم تر رمانی است که در آن چنین بخش قابل توجهی به حوادث طبیعی و واکنشهای جسورانه و قهرمانانه شخصیتها اختصاص یافته باشد.اما این رمان به هیچ وجه رمان حادثهای ...
دل تاریکی
دل تاریکی را بزرگترین رمان کوتاه قرن بیستم و واقعیت فرهنگی اروپا، محکومیتهای روشهای استعماری، سفر شبانه به دنیای ناخودآگاه، نمایش امپریالیسم مسیحی و... نامیدهاند. در دل تاریکی، کلمات بر گرد دایرهای واحد میچرخند، در کلمات دیگر مستحیل میگردند و شبکهای از تداعی معانی ایجاد میکنند و بر اثر تداعیها همه تصاویر با هم مرتبط میشوند. یگانه شدن تصاویر گوناگون، ...
حماقتخانه آلمایر
جوانی
5 مرد به دور میز ماهونی نشستهاند، هنگام گرم شدن زبانهایشان به جنبش در میآید و هر یک داستانی از دوران جوانی خویش را روایت میکنند؛ سفری عجیب با کشتی نفرین شده جودی. ملهم از تجربه سفر دریایی خود کنراد، جوانی حکایت گیرایی درباره پیشگوییهای بد، گذر زمان و شکلگیری شخصیت انسانی است.