رمان خارجی

توفان

(Typhoon)

درون‌مایه کتاب حاضر، حاصل رویداد یکی از سفرهای کنراد در دریای چین است و در توصیف صحنه‌های گوناگونی که در این توفان با آن روبرو شده، چنان استادی و مهارتی به خرج داده که آندره ژید را بر آن داشته، آن را به فرانسه برگرداند. جالب این‌جاست که کنراد ناخدا و دستیارش را با دو شخصیت متضاد انتخاب کرده، یکی آرام و خون‌سرد و متکی به خود، دیگری پریشان و نگران و کم تجربه، با این همه، حاصل رویارویی این دو شخصیت، مرحله کمالی است که سرانجام کشتی و سرنشینانش را از مرگی حتمی نجات می‌دهد. قلم کنراد و توصیف مراحل گوناگون توفانی سهمگین چنان نافذ است که نفس خواننده را بند می‌آورد. بنابراین صداقت و صمیمیتی که در توصیف صحنه‌‌ها و شخصیت‌ها به خرج می‌دهد، آیینه تمام‌نمایی است که هیچ‌گونه خیال‌پردازی و تصنع در آن دیده نمی‌شود.

پرویز شهدی
مجید
9789644530418
۱۳۹۳
۱۴۴ صفحه
۴۱۳ مشاهده
۰ نقل قول
جوزف کنراد
صفحه نویسنده جوزف کنراد
۱۴ رمان ژوزف کنراد با نام «تئودور کنراد نالچ کورزینوسکی» در سال ۱۸۵۷ در پادولیای اوکراین متولد شد، دشتی حاصلخیز بین لهستان و روسیه که زمانی بخشی از خاک لهستان بود و بعد جزو روسیه شد. این منطقه از ملیت‌های مختلفی تشکیل شده بود که چهار مذهب و جهار زبان و چندین طبقهٔ اجتماعی داشتند. آن بخشی که ساکنینش به زبان لهستانی حرف می‌زدند، و خانوادهٔ کنراد هم از آن‌ها بود، آبا و اجدادی از طبقهٔ سلاچتا بودند که طبقه‌ای پایین‌تر از اریستوکرات‌ها ...
دیگر رمان‌های جوزف کنراد
پیش‌گامان پیشرفت
پیش‌گامان پیشرفت
طوفان دریا
طوفان دریا توصیفی که کنراد از طوفان دریا ارائه می‌دهد،به واسطه نثر استواری که دارد ،بسیار جاندار است.نظر هنری جیمز که گفته بود کنراد بهترین تصویر دریا را در عرصه رمان به ما ارائه داده ،تعریفی دقیق است.چون کنراد این کار را بسیار قدرتمندتر از نویسنده‌ای چون هرمان ملویل انجام داده است.توصیف او حتی در لحظات اوج طوفان خرد کننده،برعکس رمان‌های بازاری ...
حماقت‌خانه آلمایر
حماقت‌خانه آلمایر
مرز سایه
مرز سایه رمان مرزسایه در مقایسه با بضی آثار کنراد،به مراتب درونگرایانه‌تر است.در این اثر معضل اصلی نه بروز ماجراهای پر فراز و نشیب ،که سکون و رخوت مرگبار ناشی از عدم وقوع ماجراست.محک اصلی برای تحول شخصیتی خام به شخصیتی پخته ،نوعی رکورد و عدم تحرک اسرار آمیز است که پنداری حاصل جادو و سحری نحس است.ناخدای کشتی سحر را می‌کشند ...
فریای 7 جزیره
فریای 7 جزیره کشتی بازرگانی بونیتو نرم نرمان بر پهنه دلگیر کرانه‌های پوشیده از درخت و بر مصب نقره‌ای رودخانه‌ای بزرگ پدیدار شد. نسیمی که می‌باست به حرکت بیندازدش حتا نمی‌توانست شعله مشعلی را پرپر کند. کشتی از پشت پرده‌ای از انبوه برگ‌های ساکن نمایان شد، ساکت و سحرآمیز، چون شبحی سفید و نهانی آهسته پیش می‌رفت. جاسپر آرنج تکیه داده به دکل ...
مشاهده تمام رمان های جوزف کنراد
مجموعه‌ها