شاه دیگر تاب نیاورد:
کانگورو دیگر چه بوزینهای است؟!
دلقک پوزخندی زد و عرض کرد:
قربان، بوزینه نیست،
حیوانی است که بچهاش را همیشه در کیسهاش حمل میکند.
شاه از کوره در رفت و فریاد کشید:
جلاد!
خاطرات بندباز پیر
کتاب حاضر مجموعهای است از نوشتههای کوتاهی که خاطرات شخصی مرا باز میگویند. نه حجم آنها زیاد است و نه همه آنها بیانگر واقعیتاند. حجم آنها زیاد نیست، چون عمر آدمی کوتاه است، بیانگر واقعیات نیستند، زیرا ما تنها با واقعیات زندگی نمیکنیم. در زندگی ما رویاها نیز نقش عمدهای ایفا میکنند.
زیر سقفهای کاغذی (انسانها چهرهها صورتکها) مجموعه داستان
جای تردید نیست: ما زیر «سقفهای کاغذی» زندگی میکنیم، زیر سقفهایی که هر لحظه خطر فرو ریختن آنها وجود دارد. این، سرنوشت بیش از نیمی از مردم جهان، به ویژه ساکنان کشورهای جهان سوم است. زیر سقفهای کاغذی آدمیان نیز از جنس کاغذند: سفیدند، زمانی که زاده میشوند، سیاهاند.
هنگامی که جهان را تزک میکنند. فاصله بین این دو نقطه ...
شب هزار و دوم (داستان کوتاه)
ماهی گربه را خورد (داستانهای طنزآمیز برای کودکان ریشدار)
کتاب حاضر مجموعهای است از داستانهای طنزآمیز.
اما طنز چیست؟ طنز هنری است ظریف و کم و بیش استثنایی. اگر به اندازه کافی جدی گرفته نشود، به اثری مضحک و «نخنما»، و اگر بیش از حد جدی گرفته شود، به هجو تبدیل میشود. بر خلاف لطیفه، طنز زمینهای ذهنی دارد، اما ذهن طنزپرداز ذهنی است در بند طغیانگر؛ و شگفتا، وسیلهای ...
کارناوال در شهر بزرگ (گزینه اشعار)
به کوچه میخرامی، گلی در آستینت.
مگر چه گفته امروز دوباره فالبینت؟
به کوچه میخرامی چو عطر یاس در باغ،
بنفشه در یسارت، بنفشه در یمینت.
به کوچه میخرامی، خبر نداری افسوس.
چه چشمها که در راه نشسته در کمینت.
چه جویبار نرمیست میان کوچهساران.
نگاه دلفریبت، سکوت دلنشینت....