شاه دیگر تاب نیاورد:
کانگورو دیگر چه بوزینهای است؟!
دلقک پوزخندی زد و عرض کرد:
قربان، بوزینه نیست،
حیوانی است که بچهاش را همیشه در کیسهاش حمل میکند.
شاه از کوره در رفت و فریاد کشید:
جلاد!
کارناوال در شهر بزرگ (گزینه اشعار)
به کوچه میخرامی، گلی در آستینت.
مگر چه گفته امروز دوباره فالبینت؟
به کوچه میخرامی چو عطر یاس در باغ،
بنفشه در یسارت، بنفشه در یمینت.
به کوچه میخرامی، خبر نداری افسوس.
چه چشمها که در راه نشسته در کمینت.
چه جویبار نرمیست میان کوچهساران.
نگاه دلفریبت، سکوت دلنشینت....
3 نمایشنامهنویس بزرگ جهان (برشت فریش دورنمات)
دکتر تورج رهنما تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در ایران و تحصیلات دانشگاهی را در آلمان و اتریش گذراند. او اپس از بازگشت به ایران بیش از 30 سال به عنوان استاد زبان و ادبیات آلمانی در دانشگاه تهران تدریس کرد. رهنما گذشته از انتشار دهها کتاب در زمینه ادبیات امروز ایران و آلمان 5 مجموعه شعر نیز ...
زیر سقفهای کاغذی (انسانها چهرهها صورتکها) مجموعه داستان
جای تردید نیست: ما زیر «سقفهای کاغذی» زندگی میکنیم، زیر سقفهایی که هر لحظه خطر فرو ریختن آنها وجود دارد. این، سرنوشت بیش از نیمی از مردم جهان، به ویژه ساکنان کشورهای جهان سوم است. زیر سقفهای کاغذی آدمیان نیز از جنس کاغذند: سفیدند، زمانی که زاده میشوند، سیاهاند.
هنگامی که جهان را تزک میکنند. فاصله بین این دو نقطه ...
خاطرات بندباز پیر
کتاب حاضر مجموعهای است از نوشتههای کوتاهی که خاطرات شخصی مرا باز میگویند. نه حجم آنها زیاد است و نه همه آنها بیانگر واقعیتاند. حجم آنها زیاد نیست، چون عمر آدمی کوتاه است، بیانگر واقعیات نیستند، زیرا ما تنها با واقعیات زندگی نمیکنیم. در زندگی ما رویاها نیز نقش عمدهای ایفا میکنند.
در جستجوی صبح در جادههای مهآلود (50 داستان غیر متعارف)
موضوع: درخت. بخشی از انشای یک جوان: «من درختی گوژپشتم، در شورهزار. کوچیدن ابرها را ندیدهام و صدای باران را به ندرت شنیدهام. ما نسلی سوختهایم...» شاگردان، خاموش بودند و معلم پیر، دیده بر پنجره داشت. ناگهان... قطرههای باران، قطرههای باران روی شیشه. معلم لبخند زد و پنجره را نشان داد. لحظهای بعد درختان گوژپشت کمر، راست کردند و خدنگ ...