رمان ایرانی

امانت عشق

... از چیزی که می‌شنیدم حیرت کرده بودم او... آبرو؟ نخستین بار در عمرم سیلی به این محکمی می‌خوردم. البته در مقابل حماقتی که در ازدواج با او انجام داده بودم این سیلی چیز زیادی نبود. با همان یک سیلی ترسم از بین رفته بود و نفرت از او به من شهامت می‌داد. با خشم فریاد زدم: «هرزه، ولگرد آشغال... تو و آبرو. تنها چیزی که از آن بویی نبرده‌ای غیرت و مردانگی است...» نگذاشت حرفم تمام شود و با پشت دست به طرف دهانم نشانه رفت ولی ضربه‌اش آرام بود. ولی همان ضربه آرام باعث شد، شوری خون را در دهانم احساس کنم...

البرز
9789644422805
۱۳۹۰
۴۲۸ صفحه
۴۶۰۸ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فریده شجاعی
۱۲ رمان Farideh Shojaee
دیگر رمان‌های فریده شجاعی
زندگی یعنی چکیدن
زندگی یعنی چکیدن
پدر
پدر چند شب متوالی بود که خواب از چشمانم گریخته بود. بیماری پدرم و خبر بستری شدن پسرم مزید بر علت شده بود. به این فکر می‌کردم چه پدری هستم که نمی‌توانم هر وقت دلم خواست به دیدن بچه‌هایم بروم. چه کسی باورش می‌شد که چنین زندگی را از من دزیده‌ باشند. درد از دست دادن خانه و ماشین آنچنان برایم ...
مهر باران
مهر باران با آرامشی دلچسب سرم را به دسته مبل تکیه دادم و چشمانم را بستم و به این جمله زیبا فکر کردم، آخر همه چیز خوب و زیباست پس اگر چیزی خوب نیست یعنی اینکه... هنوز آخرش نیست.
بوسه تقدیر
بوسه تقدیر «نگین کوچک‌ترین دختر خانواده‌ای است گرم و صمیمی... شهاب به او دل می‌بازد و این علاقه‌ دو طرفه به نامزدی می‌انجامد... شهاب مشتاقانه انتظار روز وصل را می‌کشد... اما سرنوشت گویی با آن دو سر ناسازگاری دارد... پدر نگین در زیر بار سنگین تعهدات مالی زانو خم می‌کند و به اسارت چنگال بیماری و بستر در می‌آید و در این ...
مشاهده تمام رمان های فریده شجاعی
مجموعه‌ها