رمان ایرانی

خشت اول

اکنون زنی هستم تنها در آستانه فصل دیگری از زندگی. به قول فروغ: دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می‌روم و انگشتانم را به پوست کشیده شب می‌کشم چراغ‌های رابطه تاریکند و کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به مهمانی گنجشک‌ها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار، پرنده مردنی است.

البرز
9789644424373
۱۳۸۷
۴۷۶ صفحه
۲۲۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده فریده شجاعی
۱۲ رمان Farideh Shojaee
دیگر رمان‌های فریده شجاعی
مهر باران
مهر باران با آرامشی دلچسب سرم را به دسته مبل تکیه دادم و چشمانم را بستم و به این جمله زیبا فکر کردم، آخر همه چیز خوب و زیباست پس اگر چیزی خوب نیست یعنی اینکه... هنوز آخرش نیست.
زندگی یعنی چکیدن
زندگی یعنی چکیدن
زیر سایه بخت
زیر سایه بخت زندگی آیا درون سایه‌هامان رنگ می‌گیرد، یا که ما خود سایه‌های سایه‌های خویشتن هستیم...
شب بی‌ستاره
شب بی‌ستاره نخستین جلسه دادگاه کشنده‌ترین و سخت‌ترین پیش‌آمد برای من بود. مواجه شدن با کیان خیلی برایم سخت بود. وقتی او را دیدم که به ما نزدیک می‌شد بدنم آشکارا به لرزه افتاد طوری که حس کردم نمی‌توانم سرپا بایستم و از حمید که کنارم ایستاده بود خواستم مرا از آنجا خارج کند.
امانت عشق
امانت عشق ... از چیزی که می‌شنیدم حیرت کرده بودم او... آبرو؟ نخستین بار در عمرم سیلی به این محکمی می‌خوردم. البته در مقابل حماقتی که در ازدواج با او انجام داده بودم این سیلی چیز زیادی نبود. با همان یک سیلی ترسم از بین رفته بود و نفرت از او به من شهامت می‌داد. با خشم فریاد زدم: «هرزه، ولگرد آشغال... ...
مشاهده تمام رمان های فریده شجاعی
مجموعه‌ها