روزی، روزگاری در شهر (دری) که اشباح در آن رفت و آمد میکردند، چهار پسر بچه دست به عملی شجاعانه زدند و شانه به شانه یکدیگر پسرک عقب ماندهای را از چنگال مشتی قلدر ضعیفکش نجات دادند. کاری که بی آن که خود بدانند آنان را دگرگون کرد...
غبرستان حیوانات خانگی
دکتر لوئیس کرید به همراه خانودهاش به خانهای در خارج از شهر نقل مکان میکند. در همسایگی این خانه، جود کرندال زندگی میکند که رابطه دوستی نزدیکی با لوئیس برقرار میکند. کمی دورتر از این خانه، قبرستانی وجود دارد که نام آن، بر اثر اشتباه املایی بچهها، غبرستان حیوانات خانگی گذاشته شده است. بچههای آن منطقه حیوانات خانوادگی خود را ...
رویای سیاه (آهنگ آخر دنیا 1) 3 جلدی
یک بیماری ویروسی، ساخته دسته بشر، دامنگیر انسانها میشود. این بیماری کشنده که شباهت بسیاری به آنفولانزا و ذاتالریه دارد، به شکل وحشتناکی انسانها و حتی بعضی از حیوانات را از پا درمیآورد و فقط عده کمی از آن جان سالم به در میبرند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشانشان میدهد، به دنبال انسانهای زنده دیگر، ...
رویای بیانتها (آهنگ آخر دنیا 2) 3 جلدی
یک بیماری ویروسی، ساخته دسته بشر، دامنگیر انسانها میشود. این بیماری کشنده که شباهت بسیاری به آنفولانزا و ذاتالریه دارد، به شکل وحشتناکی انسانها و حتی بعضی از حیوانات را از پا درمیآورد و فقط عده کمی از آن جان سالم به در میبرند. بازماندگان، بر اساس خوابی مشترک که مسیر آینده را نشانشان میدهد، به دنبال انسانهای زنده دیگر، ...
داستانهای پراکنده
برنت گلولهها را روی ریل سمت چپ ردیف کرد... کنار ریل به صف شدیم. گلولهها جلو چشمهای مصمممان میدرخشیدند. جان اولین کسی بود که صدای قطار را شنید، و وقتی به دستور برنت جلوتر رفتیم متوجه شدم دارم تند و تند زیر لب دعا میخواند. دووی کمی دورتر در سمت راست من ایستاد.
صدای غرش واگنهای قطار نزدیک شد، و کمی ...
چیزهای ضروری 2 (2 جلدی)
بازشدن یک فروشگاه تازه به نام چیزهای ضروری در یک شهر کوچک به نام کاسل در ایالت مین جوششی در شهر پدیدار میکند. مدیر فروشگاه یک مرد میانسال خوش چهره و آقامنش به نام لیلاند گرانت است که به نظر میرسد همیشه چیزی در فروشگاهش دارد که دقیقا مناسب خواسته یکی از اهالی شهر است. چیزهای متنوع از بلیت مسابقه ...