روزی، روزگاری در شهر (دری) که اشباح در آن رفت و آمد میکردند، چهار پسر بچه دست به عملی شجاعانه زدند و شانه به شانه یکدیگر پسرک عقب ماندهای را از چنگال مشتی قلدر ضعیفکش نجات دادند. کاری که بی آن که خود بدانند آنان را دگرگون کرد...
مسیر سبز
تکتک ما آدمها مرگی را بدهکاریم، هیچ استثنایی وجود ندارد. من از این موضوع آگاهم. اما، خداوندا، گاهی اوقات مسیر سبز بسیار بسیار طولانی است.
درخشان (علم غیب)
جک تونس نویسندهای جویای نام است که میخواهد زندگی خانوادگی و شغلیاش را از نو بسازد.
جک که شغل معلمی در مدرسه پیشدانشگاهی ورمونت را بعد از حمله به یک دانشآموز از دست داده است، مشتاقانه سرایداری زمسانی هتل کوهستانی پرت اوورلوک را میپذیرد و امیدوار است که بتواند در آن مکان دورافتاده ارتباط جدیدی با خانوادهاش، همسر و پسرش، برقرار ...
راز
مردی به دلیل خیانت به همسرش ـ و به رغم عشقش به او ـ به ویلایش در کنار دریاچهای دور افتاده پناه میبرد تا رمانی جدید بنویسد.اما مردی غریبه از راه میرسد و او را متهم به سرقت ادبی میکند.سپس چند قتل و آتشسوزی رخ میدهد، اما هنوز رازی ناگشوده در میان است.
داستانهای پراکنده
برنت گلولهها را روی ریل سمت چپ ردیف کرد... کنار ریل به صف شدیم. گلولهها جلو چشمهای مصمممان میدرخشیدند. جان اولین کسی بود که صدای قطار را شنید، و وقتی به دستور برنت جلوتر رفتیم متوجه شدم دارم تند و تند زیر لب دعا میخواند. دووی کمی دورتر در سمت راست من ایستاد.
صدای غرش واگنهای قطار نزدیک شد، و کمی ...
چیزهای ضروری 2 (2 جلدی)
بازشدن یک فروشگاه تازه به نام چیزهای ضروری در یک شهر کوچک به نام کاسل در ایالت مین جوششی در شهر پدیدار میکند. مدیر فروشگاه یک مرد میانسال خوش چهره و آقامنش به نام لیلاند گرانت است که به نظر میرسد همیشه چیزی در فروشگاهش دارد که دقیقا مناسب خواسته یکی از اهالی شهر است. چیزهای متنوع از بلیت مسابقه ...