روزی، روزگاری در شهر (دری) که اشباح در آن رفت و آمد میکردند، چهار پسر بچه دست به عملی شجاعانه زدند و شانه به شانه یکدیگر پسرک عقب ماندهای را از چنگال مشتی قلدر ضعیفکش نجات دادند. کاری که بی آن که خود بدانند آنان را دگرگون کرد...
غبرستان حیوانات خانگی
دکتر لوئیس کرید به همراه خانودهاش به خانهای در خارج از شهر نقل مکان میکند. در همسایگی این خانه، جود کرندال زندگی میکند که رابطه دوستی نزدیکی با لوئیس برقرار میکند. کمی دورتر از این خانه، قبرستانی وجود دارد که نام آن، بر اثر اشتباه املایی بچهها، غبرستان حیوانات خانگی گذاشته شده است. بچههای آن منطقه حیوانات خانوادگی خود را ...
بلیز
استیفن کینگ، بلیز را در اوایل دوران نویسندگیاش نگاشته است. اما به هر روی، در این رمان فضایی مهیا شده تا کینگ نگاهی صریحتر به اتفاقات مشمئز کننده، منزجر کننده، آزار دهنده و... به طور کلی هراسانگیز زندگی انسانها داشته باشد. اینگونه اتفاقات، در داستانهای کینگ، اغلب در جامعه آمریکا و در برخی مواقع در جامعه جهانی به وقوع میپیوندند. ...
مسیر سبز
تکتک ما آدمها مرگی را بدهکاریم، هیچ استثنایی وجود ندارد. من از این موضوع آگاهم. اما، خداوندا، گاهی اوقات مسیر سبز بسیار بسیار طولانی است.
شیوه تنفس
کوجو
زندگی برای دونا ترنتون یکنواخت شده بود. هر روز تمام وقتش را با فرزند سه سالهاش میگذراند. چیزی در آن دهکده کوچک برایش جذاب نبود. تازه دنیا هر روز بخش بیشتری از حضور پسرش را از او میگرفت. امسال تد به مهد کودک میرفت، بعد هم دبستان و بعد دبیرستان...
ناگهان پایش لغزید. چگونه در آن دام فرو رفت، خودش هم ...