تابستان خطرناک آخرین کتاب ارنست همینگوی است. این نوشته قبل از مرگ همینگوی از یک دستنوشته 75000 کلمهای گرفته شده است. در هنگام چاپ حدود 20000 کلمه آن حذف شده است.
۳۷ رمان
ارنِست میلر هِمینگوی از نویسندگان برجستهٔ معاصر ایالات متحده آمریکا و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات است. وی از پایهگذاران یکی از تأثیرگذارترین انواع ادبی، موسوم به «وقایعنگاری ادبی» شناخته میشود.
ارنست همینگوی همه عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمیشدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکشگلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهههای جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیاتوحش آفریقا تا ماهیگیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. این روحیه ...
شب پیش از پیاده شدن (داستان)
گابی تنها دختر توی کشتی بود. موهای بوری داشت که ولشان میکرد روی شانه. خندهی قشنگی داشت. خوشهیکل بود و بوی بد عجیبی میداد. یکی از خالههاش از وقتی کشتی حرکت کرده بود از کابین بیرون نیامده بود. مسئول برگرداندن او بود پیش خانوادهاش تو پاریس. پدرش زدوبندی با «فرنچ لاین» داشت و دختره سر میز ناخدا غذا میخورد.
زنگها برای که به صدا در میآیند
کتاب زنگها برای که به صدا در میآیند. نخستین رمان عامه پسند همینگوی است. مهارتی که همینگوی در نگارش این کتاب به کار برده بسیار ستودنی است و نشان از صلابت فکری و استعداد درونی او دارد. هیچ یک از آثار سابق این نویسنده بزرگ تا این اندازه با احساسات زنده، مکالمات زندهتر و قهرمانان فعال و پر انرژی سر ...
سرزمین غریب
میامی گرم و مرطوب بود و بادی که از خاک اورگلیدز میوزید دم صبحی هم پشهها را با خود میآورد. راجر گفت: «به محض اینکه بشه از اینجا میریم. فقط باید یه کم پول جور کنم. چیزی از ماشین سر در میآری؟»
ـ «نه خیلی»...
زنگها برای که به صدا در میآیند
کتاب زنگها برای که به صدا در میآیند. نخستین رمان عامه پسند همینگوی است. مهارتی که همینگوی در نگارش این کتاب به کار برده بسیار ستودنی است و نشان از صلابت فکری و استعداد درونی او دارد. هیچ یک از آثار سابق این نویسنده بزرگ تا این اندازه با احساسات زنده، مکالمات زندهتر و قهرمانان فعال و پر انرژی سر ...
پیرمرد و دریا
او پیرمردی بود که با یک قایق کوچک پارویی در آبهای خلیج، «کارش» مشغول ماهیگیری بود. هشتاد و چهار روز بود که برای ماهیگیری رفته بود بیآنکه حتی یک ماهی بگیرد. در چهل روز نخست پسر بچهای با وی آمده بود اما پس از چهل روز که هیچ ماهی نگرفته بودند، والدین پسر به او گفتند که حالا دیگر بخت ...