رمان ایرانی

مسخ

(Masx)

رساترین تعریفی که می‌توانیم از هنر به دست دهیم این است: زیبایی به اضافه دریغ. هر جا زیبایی هست، دریغ هم هست، به این دلیل ساده که زیبایی محکوم به فناست. زیبایی همیشه می‌میرد، وقتی ماده بمیرد، رفتار هم می‌میرد، وقتی فرد بمیرد، جهان هم می‌میرد. اگر کسی مسخ کافکا را چیزی بیش از یک خیالپردازی حشره شناسانه بداند، به او تبریک می‌گویم چون به صف خوانندگان خوب و بزرگ پیوسته است.

صادق هدایت
مجید
9789644530555
۱۳۸۹
۱۲۰ صفحه
۲۰۰۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
فرانتس کافکا
صفحه نویسنده فرانتس کافکا
۴۲ رمان آثار کافکا ـ که با وجود وصیت او مبنی بر نابود کردن همهٔ آنها، اکثراً پس از مرگش منتشر شدند ـ در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می‌آیند. مشهورترین آثار کافکا داستان کوتاه مسخ (Die Verwandlung) و رمان محاکمه و رمان ناتمام قصر (Das Schloß) هستند. به فضاهای داستانی که موقعیت‌های پیش پا افتاده را به شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کنند ـ فضاهایی که در داستان‌های کافکا زیاد پیش می‌آیند ـ کافکایی می‌گویند. کافکا در یک خانوادهٔ آلمانی‌زبان ...
دیگر رمان‌های فرانتس کافکا
ژوزفین آوازه‌خوان یا قوم موش‌ها (مجموعه 2 داستان به همراه نقد و تفسیر)
ژوزفین آوازه‌خوان یا قوم موش‌ها (مجموعه 2 داستان به همراه نقد و تفسیر) کافکا در ژوئیه 1883 در پراگ به دنیا آمد. آثار کافکا عمدتا در مورد تناقضات زندگی می‌باشد. او در مورد خودش می‌گوید، من 1 نویسنده هستم حتی اگر چیزی ننویسم. او در سال 1924 درگذشت. کافکا این آخرین داستان خود را برای نخستین بار در 20 آوریل 1924 منتشر کرد. در این داستان رابطه 1 قوم با هنرمندی به نام ...
نقب و تفسیر آن
نقب و تفسیر آن ((نقب)) یکی از واپسین داستان‌های ناتمام کافکاست. کمتر از یک سال بعد از نوشتن این داستان، کافکا رخت از جهان بر می‌بندد. زمان نوشتن داستان زمستان 1923 است. در این سال کافکا سرانجام پس از سال‌ها وابستگی به خانواده هم‌چنین شغل اداری که دردهای عمیقی را از بابت آن‌ها متحمل شده‌ است، در گوشه آرامی در حومه برلین در کنار دورا ...
بلوم فلد عزب میان‌سال
بلوم فلد عزب میان‌سال ضمن اینکه به زودی توپ‌ها خسته خواهند شد، به زیر کمد خواند غلتید، و آرام خواهند گرفت. بلوم فلد، به رغم نتیجه‌گیری، با عصبانیتی خاص توپ را به زمین می‌کوبد. عجیب این است که رویه نازک و تقریبا شفاف آن توپ سلولزی به زمین که می‌خورد نمی‌شکند و توپ‌ها بدون لحظه‌ای توقف،‌ جست و خیز کوتاه و هم ‌آهنگ خود ...
دیوار
دیوار توم بی‌آنکه به من نگاه کند دستم را گرفت. ‹‹پابلو من از خودم می‌پرسم... از خودم می‌پرسم آیا راست است که آدم نیست و نابود می‌شود؟›› من دستم را بیرون کشیدم و گفتم:‹‹کثافت‌مآب. میان پایت را نگاه کن.›› به قدر یک حوضچه آب بین پاهایش بود و قطره‌ها از شلوارش می‌چکید. به حال وحشت‌زده گفت: این چیست؟ گفتم تو شلوارت شاشیدی. از جا در رفت و ...
محاکمه (با نقد و تفسیر محاکمه قصر گمشده)
محاکمه (با نقد و تفسیر محاکمه قصر گمشده) «حتما کسی به ژوزف کا. تهمت‌زده بود، زیرا بی‌آن که خطایی از او سر زده باشد، یک روز صبح بازداشت شد.» رمان «محاکمه» با جمله فوق آغاز می‌شود. متهم، ژوزف‌کا.، در حین جستجوی قاضی پرونده خود، به این موضوع پی می‌برد که همه جا «دادگاه» است و راه گریزی نیز وجود ندارد.
مشاهده تمام رمان های فرانتس کافکا
مجموعه‌ها