رمان خارجی

خداحافظ گاری کوپر

(Adieu gary gooper)

حالا همه‌چیز به رنگ خاکستری بنفش متمایل بود و برف شل و چسبنده‌. سرما به همه جای آدم سر می‌کشید و دنبال قلب می‌گشت. در اطرافشان کوچکترین اثری از حرکت محسوس نبود. سکونی بود که انسان را فرو می‌بلعید و مغز را که هنوز زنده بود و آنها همه در شخص دیگری می‌گذشت. دیگر نه در درون انسان اثری از کثافت‌کاری‌های روانی بود نه در بیرون. لنی کم‌کم داشت به قدری به این مسائل بی‌اعتنا می‌شد که حتی امکان داشت برگردد و...

سروش حبیبی
نیلوفر
9789644481420
۱۳۹۰
۲۸۸ صفحه
۲۵۲۸ مشاهده
۸۴ نقل قول
رومن گاری
صفحه نویسنده رومن گاری
۲۴ رمان رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ در شهر ویلنا (اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. پدرش (آری-لیب کاسو) کمی بعد در ۱۹۲۵ خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد. از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی می‌کرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان. در سال ۱۹۲۸، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند. رومن خاطرات ...
دیگر رمان‌های رومن گاری
شاه سلیمان
شاه سلیمان رومن کاسو که بعدها اسم مستعار رومن گاری (گری) را برای خود انتخاب کرد، نویسنده‌ایست توانا که در هشتم ماه مه 1914 در شهر موسکو از مادری اهل لیتوانی و پدری روسی به دنیا آمد. او در طول زندگی پربار ادبی‌اش 21 رمان با نام حقیقی، یک رمان به اسم مستعار فوسکو سینی‌بالدی و چهار رمان با نام مستعار امیل ...
مرگ و چند داستان دیگر
مرگ و چند داستان دیگر کوتوله با تکان مختصر سرش به دکتر سلام کرد، سیگار خاموشش را جوید و جوری بد عنق روبرویش را نگاه کرد که انگار جادوش کرده‌اند. دکتر رد نگاهش را گرفت و خیلی زود مجبور شد خودش را جمع‌و‌جور کند، تا هم معلوم نشود جا خورده و هم بتواند این حالت آرام و ساختگی‌اش را که مردم از آدمی در شغل ...
ستاره باز
ستاره باز رومن گاری در 1914 در ویلنا (واقع در لیتوانی) در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. در سال 1928 همراه مادرش به نیس فرانسه رفت. در آن‌جا حقوق خواند و پس از جنگ جهانی دوم (1945) به عنوان دیپلمات در شهرهای مختلف کار کرد. او 28 رمان نوشت و تعدادی از آثارش را با نام مستعار امیل آژار منتشر کرد. در ...
پرندگان می‌روند در پرو بمیرند
پرندگان می‌روند در پرو بمیرند توی چمدان پر بود از اسباب بازی، عروسک، خرس‌های مخملی، کلاه‌گیس فرشته و تیله‌های رنگی. یک دست لباس بابانوئل هم بود: پیراهنی قرمز با حاشیه‌ای سفید، کلاه بی‌لبه‌ی منگوله‌دار و یک ریش سفید مصنوعی. مرد چمدان را بست، دست دختر جوان را گرفت و شروع کردند به راه رفتن طرف بزرگراه قدیمی، برف اسفالت را خیس کرده بود. جاده زیر ...
قلابی
قلابی رومن گاری با چهار نام مختلف داستان‌نوشت، دوبار جایزه گنکور برد، تا پایان عمرش به ژنرال دوگل وفادار ماند و هیچ‌گاه نتوانست خاطره فداکاری‌های خارق‌العاده مادرش را از یاد ببرد. در سال‌هایی که بسیاری پایان خلاقیت ادبی او را اعلام کردند، با یکی از نام‌های مستعارش داستان نوشت و حیرت همان منتقدانی را برانگیخت که دیگر آینده‌ای ادبی برایش متصور ...
مشاهده تمام رمان های رومن گاری
مجموعه‌ها