جواب دادم:«کار و کاسبی؟ جناب وکیل کار و کاسبی که چه عرض کنم... درماندهام، ناامیدم... سرگذشت من سرگذشت سفر طولانی آدمیست بین تمام ادارههای کاریابی. دو سال آزگار است میچرخم و میگردم اما چه فایده... جناب وکیل، دیگر نمیدانم چه خاکی به سرم کنم.»
۱۷ رمان
آلبرتو موراویا یکی از رماننویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروفترین اثر او رمان ضدفاشیستی دنبالهرو است. او در سال ۱۹۴۱ با السا مورانته (رمان نویس که رمان مشهور تاریخ از اوست) ازدواج کرد که در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند.
وقتی مجبوری سرت را به دیوار بکوبی
چرا حسودی. آدمی هستی شکستخورده. خودت هم میدانی شکستخوردهای. اما دلت میخواهد شکستخورده نباشی. برای همین به هر کس که مثل خودت شکستخورده نباشد حسودی میکنی. ممکن است ال... هیولا باشد، حرفی نیست، اما تو فقط به خاطر اینکه او آدم شکستخوردهای مثل تو نیست باهاش لج افتادهای. حسادت است که مجبورت میکند اینجور داستانها را سرهم کنی که هر ...
گوساله دریایی
"گوساله دریایی" مجموعهای است از داستانهای طنز و سورئالیستی آلبرتو موراویا. سورئالیسمی متفاوت که با روایتگری آغاز میشود و ناگهان موقعیتها تغییر مکان میدهند، فضا به هم میریزد و انگار با افسانه روبرو میشوی، چرا که شخصیتها در عین واقعی بودن غیر واقعی به نظر میرسند و آنچه غیر واقعی است واقعی.
تو که منو میشناسی کارلو
ـ «میدونستم.»
ـ «تو که منو میشناسی کارلو. میدونی که تخصص من فرهنگ بوده و هست.»
ـ «البته، اینو که گفته بودی.»
ـ «انسانیت بدون فرهنگ چی میشه، کارلو؟ میشه یه تودهی بیهویت که پول براش تنها فرق بین آدماس. تو پولدار و من فقیر، تو که صدقه میدی و من که صدقه میگیرم. ولی خوشبختانه یه چیزی هم به اسم فرهنگ وجود ...
همه کاره و هیچ کاره
چه کارهایی که نکردم. از پایان جنگ تا به امروز دست کم دوبار در سال شغل عوض کردم؛ ولی شغل که چه عرض کنم، خودش یک جور بیکاری بود. برادر شیری من، که مهندس الکترونیک و آدم دقیق و متعصبیست، همان کسی که گاهی پیشش میرفتم تا نصیحتم کند، یک روز صریح و پوست کنده به من گفت: «تو سرافینو، ...