«دگردیسی در ضیافت» جلد سوم از مجموعه داستانهای طنز و سوررئالیستی آلبرتو موراویاست که به دنبال «گوساله دریایی» و «خوشبختی در ویترین» به چاپ رسیده است. 18 داستان کوتاه در ژانرهای مختلف اما با خاستگاهی واحد: تجارب انسانی.
۱۷ رمان
آلبرتو موراویا یکی از رماننویسان برجسته ایتالیا در سدهٔ بیستم بود. موضوعات آثار او جنسیت، بیگانگی و وجودگرایی بود. معروفترین اثر او رمان ضدفاشیستی دنبالهرو است. او در سال ۱۹۴۱ با السا مورانته (رمان نویس که رمان مشهور تاریخ از اوست) ازدواج کرد که در سال ۱۹۶۲ از هم جدا شدند.
دیوار و شمعدانی (داستانهای کوتاه)
((دیوار و شمعدانی)) در ادامه ((یک چیز به هر حال یک چیز است)) منتشر میشود. موراویا در این مجموعه نیز، با نثری درونکاوانه، احساسات درونی و پنهان انسان متوسط عصر حاضر را به نمایش میگذارد. داستانهایی که روایت این انسان و لحظاتی از زندگی اوست، لحظاتی که شاید خیلیها نه شهامت تجربه کردنش را بیابند و نه دلیلی برای این ...
انزجار
موراویا در این داستان، برداشت جدیدی از ماجرای اودیسه، اثر جاودانی هومر شاعر حماسه سرای یونان باستان دارد و تعبیر و تفسیری از آن را از دریچه فلسفه بدبینانه خود در زندگی قهرمانانش پیاده میکند. قهرمانانی که حتی شرافت و شهامت مردمان روزگار قدیم را ندارند که با خون، لکه ننگ را از دامن خود بزدایند.
1 چیز به هر حال 1 چیز است (مجموعه داستانهای کوتاه)
"یک چیز به هر حال یک چیز است" مجموعه 20 داستان کوتاه است که به دوران جدیدی از حیات نویسندگی آلبرتو موراویا تعلق دارد. انسان متوسط که درگیر سختیها و پیچیدگیهاست و همیشه نگاهی به بیرون دارد، آرام میگیرد و فرصت تامل در دنیای دیگری را پیدا میکند. او نگاه خود را از دنیای بیرون به دنیای درون میکشاند تا ...
دلتنگی
. . . این یکی برخلاف همه زنان دیگر آتلیه بالستیری که شق و رق بودند و سری به سوی آتلیه نقاش پیر داشتند، در اطراف حیاط به آرامی قدم میزد. ظاهرا و در حالی که با حرکات آرامی گام بر میداشت و آستینهایش را بالا زده بود، چیزی را بررسی میکرد. گویی برخلاف همه که به سوی خانه بالستیری ...
وقتی مجبوری سرت را به دیوار بکوبی
چرا حسودی. آدمی هستی شکستخورده. خودت هم میدانی شکستخوردهای. اما دلت میخواهد شکستخورده نباشی. برای همین به هر کس که مثل خودت شکستخورده نباشد حسودی میکنی. ممکن است ال... هیولا باشد، حرفی نیست، اما تو فقط به خاطر اینکه او آدم شکستخوردهای مثل تو نیست باهاش لج افتادهای. حسادت است که مجبورت میکند اینجور داستانها را سرهم کنی که هر ...